یاد ایامی که هر دَم یاد ما بودی بخیر
م.ح رحمتی
یاد ایامی که هر دَم یاد ما بودی بخیر
م.ح رحمتی
از خواب چو برخیزم،
اول
تو به یادآیی …
مولانا
از خواب چو برخیزم،
اول
تو به یادآیی …
مولانا
خودم: زرشک پلو با مرغ
خودم: زرشک پلو با مرغ
خودم: زرشک پلو با مرغ
از خود صبح تا الان
تو راه خونه دستکش هامو پیدا نکردم تو کیفم، ناخوداگاه به دوستم پیام دادم که دستکش منو ندیدی؟
پیام داد که نه، بعد ک رسیده خونه میگه یه جفت دستکش پیدا کرده تو کیفش اما شک داره مال منه،
بهش گفتم عکسش رو بفرست،
فرستاده میبینم برا منه 😐😂
از خود صبح تا الان
تو راه خونه دستکش هامو پیدا نکردم تو کیفم، ناخوداگاه به دوستم پیام دادم که دستکش منو ندیدی؟
پیام داد که نه، بعد ک رسیده خونه میگه یه جفت دستکش پیدا کرده تو کیفش اما شک داره مال منه،
بهش گفتم عکسش رو بفرست،
فرستاده میبینم برا منه 😐😂
چون معتقد بود «تو» گفتن
زمینهسازِ سلطهی دیگران بر ماست.
به او گفته بود «شما» اولین سدِ امنیت در زندگی است.
یک زن تقاضای محال از تو ندارد!!
او فقط می خواهد تو همان مردی باشی؛
که برای خواهرت آرزو میکنی …
یک زن تقاضای محال از تو ندارد!!
او فقط می خواهد تو همان مردی باشی؛
که برای خواهرت آرزو میکنی …
صبح عالی پرتقالی 😊
صبح عالی پرتقالی 😊
که مطلوب
خودت هست،
همان باش.✨
که مطلوب
خودت هست،
همان باش.✨
همیشه آن چیز که آشناست ،
تو را از میان شلوغی ها به سمت
خودش جلب میکند ، چه در جنگل ،
چه در بیابان ، چه در میان خلق!
در میان زندگی با این همه وسعت،
چطور؟
هیچ ، مگر آنی که بوی "جان" بدهد!..
بوی جان ، می آید از تو !
#وحشی
همیشه آن چیز که آشناست ،
تو را از میان شلوغی ها به سمت
خودش جلب میکند ، چه در جنگل ،
چه در بیابان ، چه در میان خلق!
در میان زندگی با این همه وسعت،
چطور؟
هیچ ، مگر آنی که بوی "جان" بدهد!..
بوی جان ، می آید از تو !
#وحشی
تو بسازی قشنگتره
خدایا احوال دوستانم را به نیکوترین حالها تغيير ده و دلشان را به خوشترین اتفاق ها شاد کن
الهی! تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند
الهی!
بساز کار من و منگر به کردار من
خواجهعبدالله_انصاری
تو بسازی قشنگتره
خدایا احوال دوستانم را به نیکوترین حالها تغيير ده و دلشان را به خوشترین اتفاق ها شاد کن
الهی! تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند
الهی!
بساز کار من و منگر به کردار من
خواجهعبدالله_انصاری
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنم
تا جنون فاصلهای نیست
از اینجا که منم
مگرم سوی تو راهی باشد
چون فروغ نگهات
ورنه دیگر به چه کارآیم من …!
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنم
تا جنون فاصلهای نیست
از اینجا که منم
مگرم سوی تو راهی باشد
چون فروغ نگهات
ورنه دیگر به چه کارآیم من …!