بدونِ شکر
banner
sugarffrree.bsky.social
بدونِ شکر
@sugarffrree.bsky.social
چیزهایی می‌نویسم، نوشتن بلد نیستم. یکی از میلیون‌ها. پست‌ها از تجربیاتِ زیسته‌ام هستند. اگر سکس یا خشونت آزارت می‌دهد، دنبالم نکن.
تعیین حد و حدود برای دیگران یعنی دوست داشتنِ خودت. شاید آن‌ها برنجند و این اهمیتی ندارد. مهم این است که خودت نرنجی.
March 9, 2025 at 3:48 PM
گفت در حالِ نابود شدن است و این ذره‌ای برایم اهمیت نداشت. نه این‌که دوستش نداشته باشم یا به او احترام نگذارم ولی چیزی مهم‌تر وجود داشت. به حق او در ویران کردن زندگی‌اش احترام می‌گذاشتم. و این‌که من معلم، مددکار اجتماعی یا مامانِ کسی نیستم.
March 5, 2025 at 7:18 PM
اگر کار خوبی انجام می‌دهی و درباره‌اش با دیگرانی حرف می‌زنی، در واقع کار خوبی انجام نداده‌ای. تو فقط در حال ارضای خودخواهی‌ات هستی.
March 5, 2025 at 8:02 AM
زن چیزی نامعلوم می‌خوانَد و گویا فحشی هم به رییس‌جمهور آمریکا می‌دهد. به او‌ دقت می‌کنم. چشم‌هایش مال آدمی است که سال‌ها از آخرین باری که لمس شده می‌گذرد.
February 19, 2025 at 9:17 AM
دختر گفت حالش بهتر است. اضافه کرد به دلیل جلسات «خودشناسی» است، که شرکت کرده. مطمئن شدم کس‌خل است.
January 8, 2025 at 5:52 PM
پیرزنِ کم-هوش به سرماخوردگی می‌گوید «آنفولانزای جدید». هر سال این را تکرار می‌کند. به او پیشنهاد کردم دم‌نوش بخورد. توضیحِ دیگری نداشتم.
January 7, 2025 at 1:51 PM
۱/۲. با دیدن پیامش خوش‌حال شدم.
‏می‌شد پس از مدتها دوباره گپ زد. خاطراتِ خوب، مهربانی و بزرگواری‌اش را به یاد آوردم؛ این‌که سال‌ها پیش وقتی ضعیف بودم، چه‌طور حامی‌ام بود. چند روز بعد زنگ زد. لحن و تصویرش روی واتزاپ مثل گذشته بود، خوب. به مرور بحث را سمت چیزی عجیب برد .
January 7, 2025 at 9:47 AM
چند ویدئو از آدمی به اسم هلاکویی دیدم. شنیدن این‌که چطور آدم‌هایی کم‌هوش و ضعیف را راهنمایی می‌کند، لذت‌بخش بود. این موردعلاقه من هم می‌تواند باشد، که کم‌هوش‌ها، بازنده‌ها و آدم‌های ناهنجار جنسی را راهنمایی کنم. احتمالاً خشونت بیشتری اعمال می‌کردم و گاهی هم می‌گفتم: «خب عیزم، چه خواهی کرد؟» مثل او. بهتر از او.
January 6, 2025 at 9:40 PM
گفت بارش برف زیباست. حس زندگی می‌دهد. فکر کردم برف یا هر چیز دیگر چه اهمیتی دارند، وقتی هر آدمی پول و سکس نداشته باشد. او دنیا را کودکانه می‌دید.
January 5, 2025 at 2:20 PM
از صفحات بسیار موردعلاقه‌‌ام در اینستاگرام. تماشای زندگی گورگن زرگریان می‌تواند یادآوری کند که برای لذت بردن از زندگی لزوما نیازی به تقلّای شدید ذهنی وجود ندارد و این‌که کالیفرنیا جای مناسبی برای زندگی است.
January 4, 2025 at 4:15 PM
کتاب را-چیزهای کوچکی مثل این‌ها- در ایران نشر بیدگل منتشر کرده. خواندنش لذت‌بخش است.
تماشای فیلمش با بازی کیلیان مورفی هم می‌تواند تجربه خوبی باشد، مخصوصا که فیلم‌نامه به کتاب وفادار مانده.
January 3, 2025 at 10:38 PM
غذای ویتنامی همیشه فکر خوبی است.
January 3, 2025 at 10:22 PM
عکس فوتبالیستی را دیدم که پس از گل پیراهنش را بالا زده و نوشته‌هایی را نشان داده.
اولی در مورد سربازی کشته شده در جنگ، و دومی نصیحتی اخلاقی.
این‌که یک ابله اعتماد به نفس نصیحت کردن جامعه را دارد، بامزه است.
January 3, 2025 at 10:50 AM
بچه این نت را روی اینستاگرامش پست کرده. دلم برایش سوخت. خنگِ مفلوک متوجه نیست، دختر اگر حتا می‌خواست با او بخوابد، پس از دیدنِ این منصرف خواهد شد. برایش توضیح ندادم. این چیزها را آدم‌ها یا باید بدانند، یا یاد بگیرند. خودشان.
January 2, 2025 at 1:17 PM
از گروه‌های موسیقی موردعلاقه‌ام Måneskin است. تجسمی از جسارت در مد و آزادی بیان. رنگ‌های جسورانه رویِ کت‌های خوش‌فرم، پیرسینگ‌ها، گوشواره‌ها و ترکیب جسورانه استایل‌های جنسیتی، پیامشان واضح است: خودت باش، بی‌پروا و بی‌مرز. 🎸
January 1, 2025 at 10:22 PM
فست‌فود غذای فقرا یا کم‌هوش‌ها است.
آنالیز مشتریای مکدونالد منو به سه دسته اصلی رسوند؛ تینیجر‌ها، کارگرهای یدی و آدمای خیلی چاق!
از وقتی خودم کارگر فصلی شدم متوجه شدم چرا کارگرا یه دسته اصلی محسوب میشن!
یعنی وقتی از سر کار داری برمیگردی هیچی به اندازه یه منوی مک‌اسمارت نمیچسبه، خوش‌قیمت و خوشمزه و سیر کننده :))))
December 31, 2024 at 12:01 AM
از هر لحظه، از هر اتفاق که به تو می‌ساید سهمی داری و بی‌اختیار باری برمی‌داری. هیچ لحظه‌ای نمی‌گذرد آنطور که انگار پیش از این نبوده. رد می‌گذارد و بعد راه عبور باز می‌کند. گاهی وانمود می‌کنی آنقدر آبدیده شده‌ای که بی‌هیچ ردی از لحظه می‌گذری ولی فقط خودت می‌دانی که پس از هر عبور به اندازه‌ی همان لحظه، سنگینی.
December 29, 2024 at 9:05 PM
حماقت انواع مختلفی دارد. فقط یک نوعش این‌که در جایی غیر از ایران دوربین به دست داخل یک فروشگاه شوی و از قیمت اجناس آن‌جا گزارشی اینستاگرامی تهیه کنی.
December 29, 2024 at 6:59 PM
مرد که زنش پس از جدایی از او با یک دیگری وارد رابطه شده، غمگین و ویران به نظر می‌رسد. مردِ جدید تخمی است، زن هم و خودِ مرد. (به همین دلایل)، اگر جای او بودم ناراحت نمی‌شدم.
December 28, 2024 at 6:33 PM
هر آدمی-زن‌ و مرد هم-می‌تواند فحاش، بی‌ملاحظه یا اهل زخم زبان باشد.

توهین/تحقیر کلامی ربطی به جنسیت ندارد.
December 26, 2024 at 5:15 PM
مشکل کوچک این‌که زندگی در فنلاند این‌طور نیست. آدم‌ها-بیشترشان-پس از بیدار شدن قهوه با نان و پنیر می‌خورند و بعد می‌روند سرِ کار.
کاش قرار بود فردا در گرگ‌ومیش بوران و برف، جایی نزدیکی‌های «اولو» در شما فنلاند از خواب برخیزم و برای روشن کردن تنور نانوایی که در آن کار می‌کنم، سه دست لباس بپوشم و پیکی ودکا بنوشم و روی جاده‌های گم شده در برف، هر قدمم را با شک و ابهامی شیرین از لذت کشف، بردارم!
December 20, 2024 at 11:27 AM
آدمها گاهی کارهایی می‌‌کنند که حتی خودشان هم نمی‌توانند توضیح دهند؛ این کارها نه از سر شجاعت‌ند و نه ترس، بلکه از چیزی میان این دو می‌آیند. این‌ها ناشی از فقدان و عقده‌اند. کارهایی که ما را بیشتر از پیش به سمت آسیب، بی‌نظمی و حسِ تحقیر سوق می‌دهند.
December 19, 2024 at 10:54 PM
هر بار که ملاقات می‌کنیم، روند بیماری‌اش را و این‌که پزشک‌ها چه فکر می‌کنند را، با جزییات توضیح می‌دهد.
او حینش رقّت‌انگیز به نظر می‌رسد.
اطمینان پیدا کردم، آن روزی که بیماری کشنده داشتم-و این احتمال برای همه وجود دارد- و پیش از مرگ چنین نکنم.
December 19, 2024 at 4:34 PM
گاهی فکر می‌کنی آدمی که به تو آسیب زده؛ شرور یا آزارگر است. ولی همیشه این‌طور نیست. او گاهی فقط احمق است، و حماقت بدتر از شرارت است.
December 19, 2024 at 3:13 PM
گریه کرده بود. گفت پسرش را در مدرسه مسخره کرده‌اند. گویا به گوش‌های تابه‌تایش خندیده بودند. توضیح داد که وقت دکتر گرفته و در مورد یک جراحی اصلاحی مشورت کرده.
‏موافق جراحی‌های زیبایی هستم. با این وجود اگر جای این مادر بودم، همزمان با این‌کارها به بچه یاد می‌دادم شکننده نباشد.
December 18, 2024 at 8:59 PM