سه تا شعر ازش داریم تو دورهم شعر. صدای لیلا، مارال، ریحانه. هر سهشون هم خیلی خوب خوندن شعرها رو.
با اینها و با صدای خودش که میگه «پس کجای لبت آزادم کند» و «آدمیزاد که خیک ماست نیستش» یادش میکنم امروز
on.soundcloud.com/SVc56updrnHl...
سه تا شعر ازش داریم تو دورهم شعر. صدای لیلا، مارال، ریحانه. هر سهشون هم خیلی خوب خوندن شعرها رو.
با اینها و با صدای خودش که میگه «پس کجای لبت آزادم کند» و «آدمیزاد که خیک ماست نیستش» یادش میکنم امروز
on.soundcloud.com/SVc56updrnHl...
چقدر تمام این مدت سلول به سلولم میخواست که ایران باشه. ولی خب فعلا تمام سهمم از ایران اشک، سوگ، فارسی، کلی خاطره و دردهای توی تنمه.
چقدر تمام این مدت سلول به سلولم میخواست که ایران باشه. ولی خب فعلا تمام سهمم از ایران اشک، سوگ، فارسی، کلی خاطره و دردهای توی تنمه.
حالا هی نگاهشون میکنم اشک میریزم که داداشم نیست قربون ذکاوتم بره و باهم ذوق کنیم.
حالا هی نگاهشون میکنم اشک میریزم که داداشم نیست قربون ذکاوتم بره و باهم ذوق کنیم.
بچه اوتستیک تنها و بیپناه که پدر و مادر آزارگر داشت و ذوق داشت که در لیست اولویت فودبنک قرار گرفته با گریه میگفت فودبنک خالی شده و میترسه.
بچه اوتستیک تنها و بیپناه که پدر و مادر آزارگر داشت و ذوق داشت که در لیست اولویت فودبنک قرار گرفته با گریه میگفت فودبنک خالی شده و میترسه.
از وقتی رفته بچه میبینم همونطور که قربون دست و پا و قد و قوارهشون میشم، اشکم جاری میشه.
باز خوبه هالوین کسی دم خونه ما نمیاد وگرنه گمونم شادی شکلات گرفتن، کوفت این طفل معصومها میشد.
از وقتی رفته بچه میبینم همونطور که قربون دست و پا و قد و قوارهشون میشم، اشکم جاری میشه.
باز خوبه هالوین کسی دم خونه ما نمیاد وگرنه گمونم شادی شکلات گرفتن، کوفت این طفل معصومها میشد.
خب میخوای حداقل یه اسمی، یه بلوسکی، یه چیزی…
حس کردم از اینهاییه که فقط اکانت میسازن برای چوب زدن زاغ سیاه دیگران و بالا پایین کردنشون.
خب میخوای حداقل یه اسمی، یه بلوسکی، یه چیزی…
حس کردم از اینهاییه که فقط اکانت میسازن برای چوب زدن زاغ سیاه دیگران و بالا پایین کردنشون.
بلواسکای هم باز میکنم باز میرم روی تنظیمات فارسی.
این حجم همبستگی توانایی زبانیم با محیط ترسناکه.
بلواسکای هم باز میکنم باز میرم روی تنظیمات فارسی.
این حجم همبستگی توانایی زبانیم با محیط ترسناکه.
چرا هر روز که میگذره سختتر میشه؟
چرا هر روز که میگذره سختتر میشه؟
امروز که رفتم بیرون از دیدن حجم درختهای شکسته قلبم گرفت.
اینجا انگار درختها در یک سطح دیگهای مصیبتزده هستن. هر روز هم کمتر میشن😔
امروز که رفتم بیرون از دیدن حجم درختهای شکسته قلبم گرفت.
اینجا انگار درختها در یک سطح دیگهای مصیبتزده هستن. هر روز هم کمتر میشن😔
موندم این کهکشان عظیم عشق و مراقبت رو کجای اون نیم وجب تنشون جا میدن فسقلیهای قشنگ.
موندم این کهکشان عظیم عشق و مراقبت رو کجای اون نیم وجب تنشون جا میدن فسقلیهای قشنگ.
با اون گزارشهای پر جزییات تو مغزم چه کنم که حالا بار دل شدن؟
با اون گزارشهای پر جزییات تو مغزم چه کنم که حالا بار دل شدن؟
هزار خاطره و حس که تک تک اشک میشن و بیچارگی و حسرت…
چقدر دلتنگم.
چطور این دلتنگی رو تا ابد به دوش بکشم؟
هزار خاطره و حس که تک تک اشک میشن و بیچارگی و حسرت…
چقدر دلتنگم.
چطور این دلتنگی رو تا ابد به دوش بکشم؟
من چطور دارم دو هفته توی دنیایی نفس میکشم که قلب عزیز دلم توش نمیتپه؟
چطور این غم رو دو هفته به دوش کشیدم و زیر بارش جون ندادم؟
من چطور دارم دو هفته توی دنیایی نفس میکشم که قلب عزیز دلم توش نمیتپه؟
چطور این غم رو دو هفته به دوش کشیدم و زیر بارش جون ندادم؟
در کسری از ثانیه باز خوشبخت بودم و بعدش دنیا با شدت بیشتری روی سرم آوار شد.
هرچی بیشتر فکر میکنم، کمتر نبودنش رو میفهمم.
در کسری از ثانیه باز خوشبخت بودم و بعدش دنیا با شدت بیشتری روی سرم آوار شد.
هرچی بیشتر فکر میکنم، کمتر نبودنش رو میفهمم.
خیره در هیچم
خیره در هیچم
و همیشه لحظه بعدش چقدر عجیبه.
و همیشه لحظه بعدش چقدر عجیبه.
کاش همهش فقط یه کابوس توی خواب بود ولی میدونم که توی بیداریه.
کاش همهش فقط یه کابوس توی خواب بود ولی میدونم که توی بیداریه.
منم موافقم که راه رسیدن به آزادی از قلم گرفتن آزادی نمیگذره ولی اون حرفی که در اون بستر زد، حداقل بر اساس برداشت من سوای از این نکته بود و اشاره داشت به جایگاه، راحتی فردی و آمادگیش برای هزینه دادن احتمالی در هر سطحی
منم موافقم که راه رسیدن به آزادی از قلم گرفتن آزادی نمیگذره ولی اون حرفی که در اون بستر زد، حداقل بر اساس برداشت من سوای از این نکته بود و اشاره داشت به جایگاه، راحتی فردی و آمادگیش برای هزینه دادن احتمالی در هر سطحی
لزوما نشونه خوبی هم نیست چون همیشه وقتهایی اینقدر بروز میکنه که خیلی زخمیام و وضعیت فاجعهباره.
این بار ولی دلم به خیلی از آدمها و عشقشون گرمه.
دلم میخواست میتونستم هوای همه رو داشته باشم الان.
لزوما نشونه خوبی هم نیست چون همیشه وقتهایی اینقدر بروز میکنه که خیلی زخمیام و وضعیت فاجعهباره.
این بار ولی دلم به خیلی از آدمها و عشقشون گرمه.
دلم میخواست میتونستم هوای همه رو داشته باشم الان.
اینکه اینها این مدت که التماس اجازه ساخت سلاح هستهای داشتن، در واقع در حال مقدمهسازی بودند برای پردهبرداری از شاهکاری که به خاطرش زندگی همهمون رو به فنا دادن.
تنها چیزیه که تهدیدهای الانشون رو توجیه میکنه و واقعا خدا* به داد جهان و جهانیان برسه اگر اینها چنین چیزی در دست و بالشون باشه.
اینکه اینها این مدت که التماس اجازه ساخت سلاح هستهای داشتن، در واقع در حال مقدمهسازی بودند برای پردهبرداری از شاهکاری که به خاطرش زندگی همهمون رو به فنا دادن.
تنها چیزیه که تهدیدهای الانشون رو توجیه میکنه و واقعا خدا* به داد جهان و جهانیان برسه اگر اینها چنین چیزی در دست و بالشون باشه.
در حدود دانش و تجربه زیستهش، مردمی، منصفانه و در جهت همگرایی موثر در بحران. بدون اینکه آب به آسیاب ج.ا بریزه.
در حدود دانش و تجربه زیستهش، مردمی، منصفانه و در جهت همگرایی موثر در بحران. بدون اینکه آب به آسیاب ج.ا بریزه.