پوکویو
banner
pocoyo2025.bsky.social
پوکویو
@pocoyo2025.bsky.social
من اینجا اومدم که کسشعر بگم
.فقط و فقط.😎
فدا سرت رییس😊
October 30, 2025 at 9:07 PM
😂🙋
October 30, 2025 at 3:17 PM
آن پرنده بنگه چونکه سبک میگذرد
محو زیبایی گلها و چمن میگذرد

او به پرواز خوش و نغمه ی شاد
میدهد لشکر غمهای تو را هم بر باد

دل تو مامن شادی و نشاط است هنوز
حال برخیز و بر این بخت بدآهنگ بگوز!!!
#خوش_گوز
October 30, 2025 at 9:53 AM
شعر نیست که رییس،
رایش چهارمه👌👌👌
October 27, 2025 at 2:06 PM
عی وای
عی وای
October 24, 2025 at 5:04 PM
🙋👌👏عالیه رییس
October 24, 2025 at 5:03 PM
شاید که
ابوعطایی بخواند!

و باز من،
به آسمان میگویم،

زمزمه ی آرزوها را،

با رقص دود سیگار!

#بوی_دود
September 29, 2025 at 5:28 AM
ok😂
a man wearing a hat is looking through a magnifying glass .
ALT: a man wearing a hat is looking through a magnifying glass .
media.tenor.com
September 24, 2025 at 7:57 PM
این عکس چیه رییس؟
در یخچاله؟!😂
September 24, 2025 at 7:12 PM
👏👏👏👏💖💖💖👌👌👌
a red and white sign with the number 20 inside of it
ALT: a red and white sign with the number 20 inside of it
media.tenor.com
September 24, 2025 at 7:10 PM
E
Y
V
A
L
💖
September 19, 2025 at 11:20 AM
🙋👌👌👌
ایول همشیره😍
September 13, 2025 at 4:53 AM
ممنون همشیره😊
September 12, 2025 at 9:36 AM
مخلص رییس🙋
September 12, 2025 at 9:35 AM
زندگی، هنر ماندن،
در توفان زمین و زمان است!

و زندگی،
در گلهای قالی دوباره میروید.🌱

#در_آرزوی_زیستن
September 11, 2025 at 11:43 PM
بوی نمناک شنهای آزاد،
بوی آزادی دشت،
و بوی آن بوستان عشق،

و دخترک که میخندید!

در شادی پایان رنج،
و آغاز بهار دسترنج!

و خورشید،
به زیبایی غنچه ها
سروها و ماهیها؛
لبخند زد.

آسمان آرام گرفت؛
و شنزار نمناک،
آرامتر؛
👇
September 11, 2025 at 11:43 PM
از هجوم شنها
چشمها را بست؛

و باغبان وجودش،
با چشم دل،
یکی یکی غنچه ها را خنداند!

آسمان اما،
به حمله ی ابرها،
خورشید را کنار زد!
غرش رعد، شنزار را لرزاند!

اینبار باران،
آبی حوض خیال او را
سیراب کرد!

و رقص ماهیان گلرنگ
زیر رگبار باران،
وه که چه زیبا بود!
👇
September 11, 2025 at 11:43 PM
و در سمای شنها،
سوی آسمان آبی،
گردباد،
به گرد بوستان نقشها،
میگردید!

در خیال دخترک اما،
بلبلی، شاخ گلی گلرنگ،
بر منقار داشت!

توفان شن، نسیمی بود
که سروهای خمیده را
زیر دستانش،
نوازش میکرد!
👇
September 11, 2025 at 11:43 PM
و شنهایی که،
با رقص رنگهای قالی،
همراه میشدند؛

رقص شنها،
این شکوه گمنام،
آرام، آرام، اوج میگرفت!

دایره های شن،
تانگوی عشق را،
با آهنگ انگشتان او،
تند و تند و تندتر کردند!
👇
September 11, 2025 at 11:43 PM