شراب خانوم
mrswine12.bsky.social
شراب خانوم
@mrswine12.bsky.social
آش رو مامان دوستم‌ درست کرده. موقع گرم کردن یه خورده آب آبگوشت بهش اضافه کردم که شل بشه😌
December 1, 2025 at 10:46 PM
برای اینکه یه وقت خدای نکرده فکر نکنین ما بدون آش موندیم.
December 1, 2025 at 10:40 PM
November 28, 2025 at 6:01 PM
ولکن خوش گذشت.
November 28, 2025 at 6:00 PM
خوب شد. مزه عالی
November 26, 2025 at 8:09 PM
دیروز از گودویل محله‌ی پولدارا یه جفت آگز خریدم. عکس گرفتم و برا ده نفر فرستادم صلاح مصلحت کردم که ایا می‌ارزه ببست دلار بدم این کفش رو بخرم یا نه. حتی تو صف از پشت سریم پرسیدم که گفت من نمیدونم. علی‌ایحال قبل از اینکه هیچکدوم از اون ده نفر جوابم رو بدن کفش رو خریدم. ایشالا زمستان سختی در پیش باشه.
November 26, 2025 at 3:21 AM
اینارو درست کردم. اون پایینی ‌هم مثلا قیمه نثار.
November 22, 2025 at 11:07 PM
این بچه از هم از سر پرچین اومد کمک. فعلا لش کرده.
November 22, 2025 at 3:13 PM
اوردمش تو حیاط که خوردشون کنم که خونه بو نگیره. دودلم که ایا همه‌شو سرخ کنم یا حلوا رو بذارم تو فر؟
November 22, 2025 at 2:57 PM
دیگه یواش یواش بریم که پرونده‌ی غذاهای امسال رو ببندیم. ناهار تنکس‌گیونگ مدرسه یا از هر دری سخنی.
November 20, 2025 at 7:37 PM
غذام خیلی خوشمزه است. گوش‌قلقلی، هویج، الو، پیاز
November 13, 2025 at 6:21 PM
تا تایم لاین اداییا خوابن، اخرین عکس از اشپزی امشبم بذارم و کرکره رو بکشم پایین.
November 12, 2025 at 12:28 AM
سه تا کتلت با نصف آش دوستم رو برای ناهار خوردم. سه کتلت باقیمانده رو گذاشتم سر باقی آش، برای فردام. عکس هم برای شمایان گرفتم که فرصتی دوباره پیدا کنید و سلیقه و هنر عکاسیم رو به چالش بکشید.
November 11, 2025 at 6:31 PM
عصر و شب دوشنبه‌تون به خیر.
یه کوکتلی شامل ودکا و یه شراب شیرین درست کردم برا خودم. کاش فردا صبح باز خودم رو بابت نوشیدن ملامت نکنم.
November 10, 2025 at 11:02 PM
دیشب یه دونه از این نوشیدنیهای THCخوردم، دیدم اثر نداره، سه چار تا شات هم دکا زدم و مستی زیبایی را تحربه نمودم. ولی صبح با سردرد ملو پاشدم و الان هم خیلی خوابالودم.
November 9, 2025 at 8:25 PM
شایعاتی مبنی بر ارتباط کسالت بنده با کیفیت غذاهام مطرح شد که قصد دارم همینجا با گذاشتن عکس غذای امروزم(رفتم خونه اوردمش) به اونها خاتمه بدم . جوجه کباب شنبه و بامیه‌ی سرخ‌شده‌ی یکشنبه و پلوی جمعه.
November 4, 2025 at 6:23 PM
درحالیکه باید چایی نبات میخوردم، تا مرهمی باشه بر دل دردمندم.
November 4, 2025 at 3:08 PM
بارگشته جون خدمت شما ؛)
October 30, 2025 at 1:41 PM
وقتی زیر پیرهنم شلوارک میپوشم و میزنه بیرون، یاد اون دوره‌ای میفتم(دهه‌ی ۶۰-۷۰) که مامانم و همسن و سالهاش، شلوارکهای صورتی و ابی زیر پیرهناشون میپوشیدن و جوراب مشکی پاشون میکردن و میکشیدن رو ی شلوارک، و گالشهای مشکی پاشون میکردن و تو کوچه پسکوچه‌های شهر اینور اونور میرفتن.
October 28, 2025 at 1:11 PM
این بلوز هم مال مامانم بوده. میپوشم به یادش، هرچند یادم نمیاد هیچوقت تنش دیده باشم.
October 27, 2025 at 8:02 PM
دوستم این جعبه‌ی شکلات رو دیشب برام اورد و الان هفت هشت ده تای باقیمونده‌شو با چاییم خوردم. خیلی خوشمزه بود. متاسفانه عقلم نرسید قبل از این که تموم بشه عکس بگیرم. بادوم و فندوق با روکش شکلات. ولی خیلی خوشمزه‌تر از مشابهاش که اینجا خورده بودم.
October 26, 2025 at 9:55 PM
در ادامه دارم گوشت استیک نازکی که از آلدی خریده بودم و سفت بود رو رشته رشته با پیاز تاب میدم ببینم چی از توش درمیاد.
October 23, 2025 at 11:42 PM
دیگه چون اصرار کردین.
October 22, 2025 at 4:34 PM
وای این
October 21, 2025 at 3:26 PM
تقدیم با عشق. البته من نپختم. زن همکار این پخته.
October 21, 2025 at 2:42 PM