I'm different/Jew
اگر بودم خدا روزى
نمى بود اينچنين عالم
دگر تشويش و ويرانى
نمى شد توشه اى هر دم
دگر دود و دگر آتش
نمى شد چهره عالم
دگر از كينه و نفرت
نبود حرفى بجز مرهم
دگر آب و زمين و ابر
نمى گشتند خشن هر دم
به آرامى زمان ميرفت
نسيمى مى وزيد بى غم
اگر بودم خدا روزى
نمى بود اينچنين عالم
دگر تشويش و ويرانى
نمى شد توشه اى هر دم
دگر دود و دگر آتش
نمى شد چهره عالم
دگر از كينه و نفرت
نبود حرفى بجز مرهم
دگر آب و زمين و ابر
نمى گشتند خشن هر دم
به آرامى زمان ميرفت
نسيمى مى وزيد بى غم