👇
👇
به سان شما
بیشمارها
با تار عنکبوت
نوشتند روی باد
کین دولت خجستهٔ جاوید زنده باد
به سان شما
بیشمارها
با تار عنکبوت
نوشتند روی باد
کین دولت خجستهٔ جاوید زنده باد
گلِ من
رها شدهای؟!
هفده بهارِ بیبار
بر شانههای خسته کشیدی
و بیش از این نکشیدی!؟
جانت به لب رسید سرانجام
رها شدی از خود
آواز روشنت پیچید
در آوازِ دوزخیانِ لهشده
درآوازِ مردمانِ تهیدست
تا.
کودکانِ کار،
درکلاسِ درس بنشینند
تا.
رنگینکمان رویایت
آرزویهای یخزده را
گرما بخشد
حسن حسام-مرثیه برای محسن
گلِ من
رها شدهای؟!
هفده بهارِ بیبار
بر شانههای خسته کشیدی
و بیش از این نکشیدی!؟
جانت به لب رسید سرانجام
رها شدی از خود
آواز روشنت پیچید
در آوازِ دوزخیانِ لهشده
درآوازِ مردمانِ تهیدست
تا.
کودکانِ کار،
درکلاسِ درس بنشینند
تا.
رنگینکمان رویایت
آرزویهای یخزده را
گرما بخشد
حسن حسام-مرثیه برای محسن
#نیکا_شاکرمی
#نیکا_شاکرمی
فرض کنیم برای آن که بشر به سعادت و خوشبختی ابدی برسد لازم باشد فقط یک کودک خردسال را تا حد مرگ شکنجه کنیم. آیا رضایت میدهی؟
#نیکا_شاکرمی
فرض کنیم برای آن که بشر به سعادت و خوشبختی ابدی برسد لازم باشد فقط یک کودک خردسال را تا حد مرگ شکنجه کنیم. آیا رضایت میدهی؟
#نیکا_شاکرمی
telewebion.com/episode/0x1b...
telewebion.com/episode/0x1b...
soundcloud.com/sepidedam-4/...
soundcloud.com/sepidedam-4/...
بردگان نگاه اش کردند
گفت بابا شما چه مرگتان است؟ منم اسپارتاکوس
بردگان گفتند ما زن و بچه داریم، نان سنگک هم یکی پانصد تومان است اما چون با تو رو دربایستی داریم حاضریم اگر کشته شدی به احترامت یک دقیقه سکوت کنیم.
اسپارتاکوس گفت مردشور ببردتان که نه سکوت تان به وقت است و نه فریادتان
بردگان نگاه اش کردند
گفت بابا شما چه مرگتان است؟ منم اسپارتاکوس
بردگان گفتند ما زن و بچه داریم، نان سنگک هم یکی پانصد تومان است اما چون با تو رو دربایستی داریم حاضریم اگر کشته شدی به احترامت یک دقیقه سکوت کنیم.
اسپارتاکوس گفت مردشور ببردتان که نه سکوت تان به وقت است و نه فریادتان
#توماج_صالحی
#توماج_صالحی
#سعدی
#سعدی
و ريختم در چينهجای خُردشان ارزن
وان سویتر ماندم
محوِ تماشاشان.
ديدم كه مثل هر هميشه، باز، سويا سوی
هی میپرند از ميله تا ميله
با رَفرَفَهی آرام پرهاشان.
گفتم چه سود از پر زدن، در تنگنايی اين چنين بسته
كه بالهاتان میشود خسته؟!
👇
و ريختم در چينهجای خُردشان ارزن
وان سویتر ماندم
محوِ تماشاشان.
ديدم كه مثل هر هميشه، باز، سويا سوی
هی میپرند از ميله تا ميله
با رَفرَفَهی آرام پرهاشان.
گفتم چه سود از پر زدن، در تنگنايی اين چنين بسته
كه بالهاتان میشود خسته؟!
👇
سرشکسته گذشتند،
شرمسارِ ترانههای بیهنگامِ خویش.
و کوچهها
بیزمزمه ماند و صدای پا.
سربازان
شکسته گذشتند،
خسته
بر اسبانِ تشریح،
و لَتّههای بیرنگِ غروری
نگونسار
بر نیزههایشان.
👇
سرشکسته گذشتند،
شرمسارِ ترانههای بیهنگامِ خویش.
و کوچهها
بیزمزمه ماند و صدای پا.
سربازان
شکسته گذشتند،
خسته
بر اسبانِ تشریح،
و لَتّههای بیرنگِ غروری
نگونسار
بر نیزههایشان.
👇
ارزشهایی هستند که در قامتتان نیست در موردشان حرف بزنید.
ارزشهایی هستند که در قامتتان نیست در موردشان حرف بزنید.
این تهدیدهای چند روز گذشته بیشتر از آنکه نمایانگر خوی دیکتاتوری ج.ا باشد، نشان دهندهی این است که روحانیت در ذاتِ خودش، نهادی خودشیفتهاست. آخوند اغلب خودش رو تنها واسطه فیض خدا بر بندگان ارزیابی میکند و در واقع به واسطه متونی که می خوانند به این جایگاه می رسند که 👇
این تهدیدهای چند روز گذشته بیشتر از آنکه نمایانگر خوی دیکتاتوری ج.ا باشد، نشان دهندهی این است که روحانیت در ذاتِ خودش، نهادی خودشیفتهاست. آخوند اغلب خودش رو تنها واسطه فیض خدا بر بندگان ارزیابی میکند و در واقع به واسطه متونی که می خوانند به این جایگاه می رسند که 👇
و من هر لحظه بشود طرز ایستادن "او"، دستهایش و نگاه کردنش را زیر نظر دارم و منتظر نشسته ام تا پیری اش را ببینم.
و من هر لحظه بشود طرز ایستادن "او"، دستهایش و نگاه کردنش را زیر نظر دارم و منتظر نشسته ام تا پیری اش را ببینم.
فیه مافیه- مولانا
فیه مافیه- مولانا