مکن منعم زمیخانه
که من در ترک پیمانه
دلی پیمان شکن دارم
حافظ
تو بودی
تو مهربان بودی...
تو بودی
تو مهربان بودی...
ما ز دست دوست میگیریم و شکّر میشود
ما ز دست دوست میگیریم و شکّر میشود
هزاااار سال!
هزاااار سال!
ای که نورِ چشمم در این شب سیاهی
ای که نورِ چشمم در این شب سیاهی
کسی نشسته در آنسوی ماجرا که تویی...
کسی نشسته در آنسوی ماجرا که تویی...
آتش به خانمان زده را خانه روشن است!
آتش به خانمان زده را خانه روشن است!
برد اين کو کو مرا در کوی تو
برد اين کو کو مرا در کوی تو
عزیزم این شوخیها چیه آخه؟!
عزیزم این شوخیها چیه آخه؟!
کسی خبر ندارن ازش؟
کسی خبر ندارن ازش؟
رفتارهای خاصی دارن!
رو راست نیستن!
من که خوشم نمیاد...
رفتارهای خاصی دارن!
رو راست نیستن!
من که خوشم نمیاد...
رحم کن امشب مرا غمخوار باش
رحم کن امشب مرا غمخوار باش