komorebi
banner
faribadii.bsky.social
komorebi
@faribadii.bsky.social
ساعت ۷:۰۴ دقیقه صبح پنجشنبه
با حس دلتنگی و غم بسیار زیاد بیدار شدم.
دلتنگ و غمگین چی یا کی؟ نمیدانم.
December 4, 2025 at 3:34 AM
سربسته بگم، وضعیت کنترل و حفظ دیتا در سیستم‌های ایران بسیار فلج‌تر از حد تصوره.
امروز بعد قرنی اکانت کاریم رو باز کردم، میتونم بگم به دیتای لایو دو پروژه قبلی (که یکیش فقط دو روز باهاشون بودم) دسترسی کامل دارم و خودم وحشت کردم و لاگ اوت کردم.
December 2, 2025 at 11:51 AM
واقعا خانوم پری زنگنه خانواده جالبی داشته
December 1, 2025 at 9:50 PM
خب امشب دلم پیتزای بیرون‌پز میخواد با سریال
December 1, 2025 at 2:55 PM
تماشای تغییر وضعیت خانواده های اطرافم در عین حال که بسیار دردناکه برام شگفت‌انگیزه، خانواده های خوش و خرمی رو میشناسم که درگیر فجایای عجیبی شدند و به قولی از عرش به فرش افتادند، لزوما مساله شون مالی نبوده، زیاده‌گویی نیست اگر بگم باعث شده درکم از ناپایداری هر وضعیتی چه خوب چه بد تغییر کنه.
December 1, 2025 at 2:05 PM
خریدهای ۲۰۲۵:)) به جهت قطعی مکرر آب شبانه
December 1, 2025 at 9:43 AM
نوامبر، ماه جسارت بود.
December 1, 2025 at 6:41 AM
کتلتی که حرفش بود😅 دیگه توضیح ندم که شور و پیازترش و خیارشور هم کار خودمه دیگه؟
November 30, 2025 at 11:34 AM
85 روز گذشته
این آخرین نخه،
بعد از ۱۸ سال،حالا وقتشه. از شهرم مهاجرت کردم، ۱۲ سال کارمند بودم و استعفا دادم.پروژه هایی رو به ثمر رسوندم، عاشق شدم و حالا، اولویت خودمم، بلد نبودم پیش از این برای خودم باشم.
رزومه‌ام رو دارم جمع میکنم و یادگرفتنهای زیادی جلوی رومه من ولی تلاش خودمو میکنم که زندگی بهتری داشته باشم.
November 30, 2025 at 8:56 AM
نمیدونم ناهار خورش بادمجون درست کنم یا کتلت؟
November 30, 2025 at 5:39 AM
در این لحظه تماشای سریال دوست نابغه من تمام شد.
November 29, 2025 at 9:06 PM
شبها آب قطع میشه
از فرط الودگی و انفولانزا تعطیل میکنن
این زندگی واقعا حق ما نیست
November 29, 2025 at 7:47 PM
با چشمهایی قلمبه و دماغی قرمر و گونه هایی پر از جای اشک در خدمتتونم
November 29, 2025 at 4:02 PM
دیشب در خانه خواهر ماندم و تا عصر امروز الویه و سالاد کاهو و سمبوسه و چه و چه درست کردم و محل رو ترک کردم که به تراپی برسم:/ حالا دلم از همه آن خوراکی ها میخواد، شاید واقعا بعد تراپی زنگ بزنم و دوباره برم آنجا خوردنی بخورم:))) به انضمام یک کیک تولد خوشمزه که میدانم چقدر تازه و با کیفیته
November 29, 2025 at 3:07 PM
بنظر بنده کمترین، عاشق‌ترین فرد به کارش تو این سالن، این آقای تیشرت سفید دوربین به دسته، اینجور که با این اسباب بازی کار میکنه من محو تماشا شدم
November 28, 2025 at 4:45 PM
صبحتون بخیر ☺️
امروز بی هیچ دلیلی خوشحال بیدار شدم، کاش همیشه سطح هورمون هام رو این بالانس بمونه و زندگی برام زیبا باشه
November 28, 2025 at 7:32 AM
قرارم بود این چند روز به تمامی ریلکس کنم در دامان طبیعت:) اما به اشپزی و نظافت و معاشرت با بیمار تازه مبتلا شده به سرطان و دلداری خودش و اطرافیانش گذشت
و فردا خسته تر از شنبه به پایتخت آلوده ی عزیز برخواهم گشت:/
November 25, 2025 at 7:55 PM
فرزانه کابلی چرا اونجور کرد؟
November 24, 2025 at 5:56 AM
از وقتی اومدم اینجا گلوم میسوزه و ریه هام سنگینه.
محلی‌ها میگن داری پاکسازی میشی از اون الودگی کثیف پایتخت
November 23, 2025 at 5:35 PM
الهه ناز
November 22, 2025 at 9:37 AM
خوراکی گردو کشمش، بیسکوییت و چای، آب دارم،از الان شروع کنم ؟
November 22, 2025 at 7:31 AM
خیلی جدی این اقا راننده اتوبوس
اهنگ پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت گذاشته و شاگردش با لهجه غلیظ و شیرین شمالی داره غیبت همکارش رو میکنه .
November 22, 2025 at 7:27 AM
دیشب مهمونی بودیم و انقدر خرت و پرت خوردیم که ما نتونستیم شام‌مون رو بخوریم، دوست داشتم غذامون رو بیارم با خودمون، چون ساندویچ بود و اونا حتما میندازنش دور، ولی خب فکر کردم کار ناشایستی باشه و پارتنر دوستمون فکر کنه واسه همینه که من انقدر چاقم :/
November 21, 2025 at 8:26 AM
ولی من نمیخوام بمیرم در حالیکه کرکره دکونی که واسه خودم بوده رو نکشیدم بالا،
از بچگی که یه دکونی تو کوچه مون بود و من تصور میکردم مال منه و توش جنس میفروشم تا حالا این کار رو دوست داشتم:)) حگبا اینکه میدونم هیچ منطقی این نظریه رو قبول نمیکنه، ولی دکون داری خیلی شغل باحالیه.
November 21, 2025 at 8:21 AM
شمبه میخوام برم چند روزی خونه دوستم در ته جنگلها زندگی کنم، براش پیاز ترشی درست کردم ببرم 😅 پلنم خوراکی زیاد خوردن و لمیدن زیاده ولی اون مسیج داده مایو و لباس ورزشی یادت نره بیاری:/ به گمونم برنامه اش بقا در طبیعته
November 19, 2025 at 4:50 PM