با حس دلتنگی و غم بسیار زیاد بیدار شدم.
دلتنگ و غمگین چی یا کی؟ نمیدانم.
با حس دلتنگی و غم بسیار زیاد بیدار شدم.
دلتنگ و غمگین چی یا کی؟ نمیدانم.
امروز بعد قرنی اکانت کاریم رو باز کردم، میتونم بگم به دیتای لایو دو پروژه قبلی (که یکیش فقط دو روز باهاشون بودم) دسترسی کامل دارم و خودم وحشت کردم و لاگ اوت کردم.
امروز بعد قرنی اکانت کاریم رو باز کردم، میتونم بگم به دیتای لایو دو پروژه قبلی (که یکیش فقط دو روز باهاشون بودم) دسترسی کامل دارم و خودم وحشت کردم و لاگ اوت کردم.
بعد از ۱۸ سال،حالا وقتشه. از شهرم مهاجرت کردم، ۱۲ سال کارمند بودم و استعفا دادم.پروژه هایی رو به ثمر رسوندم، عاشق شدم و حالا، اولویت خودمم، بلد نبودم پیش از این برای خودم باشم.
رزومهام رو دارم جمع میکنم و یادگرفتنهای زیادی جلوی رومه من ولی تلاش خودمو میکنم که زندگی بهتری داشته باشم.
از فرط الودگی و انفولانزا تعطیل میکنن
این زندگی واقعا حق ما نیست
از فرط الودگی و انفولانزا تعطیل میکنن
این زندگی واقعا حق ما نیست
امروز بی هیچ دلیلی خوشحال بیدار شدم، کاش همیشه سطح هورمون هام رو این بالانس بمونه و زندگی برام زیبا باشه
امروز بی هیچ دلیلی خوشحال بیدار شدم، کاش همیشه سطح هورمون هام رو این بالانس بمونه و زندگی برام زیبا باشه
و فردا خسته تر از شنبه به پایتخت آلوده ی عزیز برخواهم گشت:/
و فردا خسته تر از شنبه به پایتخت آلوده ی عزیز برخواهم گشت:/
محلیها میگن داری پاکسازی میشی از اون الودگی کثیف پایتخت
محلیها میگن داری پاکسازی میشی از اون الودگی کثیف پایتخت
اهنگ پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت گذاشته و شاگردش با لهجه غلیظ و شیرین شمالی داره غیبت همکارش رو میکنه .
اهنگ پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت گذاشته و شاگردش با لهجه غلیظ و شیرین شمالی داره غیبت همکارش رو میکنه .
از بچگی که یه دکونی تو کوچه مون بود و من تصور میکردم مال منه و توش جنس میفروشم تا حالا این کار رو دوست داشتم:)) حگبا اینکه میدونم هیچ منطقی این نظریه رو قبول نمیکنه، ولی دکون داری خیلی شغل باحالیه.
از بچگی که یه دکونی تو کوچه مون بود و من تصور میکردم مال منه و توش جنس میفروشم تا حالا این کار رو دوست داشتم:)) حگبا اینکه میدونم هیچ منطقی این نظریه رو قبول نمیکنه، ولی دکون داری خیلی شغل باحالیه.