پرستارِ پروانه و ارغوان بودهای، دُرُست!
مراقب خواناترين ترانه از هقهقِ گريه بودهای، دُرُست!
رازدارِ آوازِ اهل باران بودهای، دُرُست!
خواهرِ غمگينترين خاطراتِ دريا بودهای، دُرُست!
اما از من و اين اندوهِ پُرسينه بیخبر، چرا؟
پرستارِ پروانه و ارغوان بودهای، دُرُست!
مراقب خواناترين ترانه از هقهقِ گريه بودهای، دُرُست!
رازدارِ آوازِ اهل باران بودهای، دُرُست!
خواهرِ غمگينترين خاطراتِ دريا بودهای، دُرُست!
اما از من و اين اندوهِ پُرسينه بیخبر، چرا؟
ازش باید خواهش کنی که هر وری نره
عاشق تجربهس درو بست و رفت سفر
زد قید درس و مشق
ازش باید خواهش کنی که هر وری نره
عاشق تجربهس درو بست و رفت سفر
زد قید درس و مشق
مردها فلان
زن ها فلان
یا تنهایی خوب است
و دنیا زشت است
آخرش روزی قلب ات
برای کسی تندتر می زند...
چارلز بوکوفسکی
خبر از لحظه پرواز نداشتیم
تا میخواستیم لب معشوقو ببوسیم پریدیم که
خبر از لحظه پرواز نداشتیم
تا میخواستیم لب معشوقو ببوسیم پریدیم که
بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم
بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم