من و یک لحظه جدایی ز تو، آنگاه حیات؟؟!...
من و یک لحظه جدایی ز تو، آنگاه حیات؟؟!...
اشک گشتیم و چکیدیم ز چشم تر خویش
اشک گشتیم و چکیدیم ز چشم تر خویش
حق داند و حق دید که در وقتِ کشاکش
از ما چه کشیدند و از ایشان چه کشیدیم
شب بود و همه قافله محبوسِ رباطی
خیزید کزآن ظلمت و آن حبس رهیدیم
مولانا
حق داند و حق دید که در وقتِ کشاکش
از ما چه کشیدند و از ایشان چه کشیدیم
شب بود و همه قافله محبوسِ رباطی
خیزید کزآن ظلمت و آن حبس رهیدیم
مولانا
صبحْ محنت،
ظهرْ ماتم،
عصرْ غم،
شامْ اضطراب...
صبحْ محنت،
ظهرْ ماتم،
عصرْ غم،
شامْ اضطراب...
همچو طفلِ غنچه در دامانِ نشتر زادهایم
نامِ ما مردودِ عالم، روزیِ ما خونِ دل
ما و غم گویا به یک طالع ز مادر زادهایم..
همچو طفلِ غنچه در دامانِ نشتر زادهایم
نامِ ما مردودِ عالم، روزیِ ما خونِ دل
ما و غم گویا به یک طالع ز مادر زادهایم..
طالب آملی
طالب آملی
در چشم خود سوار، ولیکن پیادهایم..
در چشم خود سوار، ولیکن پیادهایم..
زندگی تا تیشه بر دوش است فرهادیم ما!
بیدل جانم
زندگی تا تیشه بر دوش است فرهادیم ما!
بیدل جانم
تنِ خشکی مهیای شکستن چون کمان دارم..
صائب
تنِ خشکی مهیای شکستن چون کمان دارم..
صائب
ماه من در محاق میافتد...
ماه من در محاق میافتد...
بیدل جانم
بیدل جانم
که در شکنجه بُوَد هر کسی که هشیار است!
صائب
که در شکنجه بُوَد هر کسی که هشیار است!
صائب
طبعِ بهانهجوی تو، کی ز گناه بگذرد؟!
طبعِ بهانهجوی تو، کی ز گناه بگذرد؟!
نخست حافظه شان را از آنها دزدیدند
کتابهایشان را تباه کردند
و در آخر
تیر خلاص را به آنها زدند
و تاریخ و فرهنگشان را
به سخره گرفتند.
میلان کوندرا🖤
نخست حافظه شان را از آنها دزدیدند
کتابهایشان را تباه کردند
و در آخر
تیر خلاص را به آنها زدند
و تاریخ و فرهنگشان را
به سخره گرفتند.
میلان کوندرا🖤
که پُر خون شد دهانم از همان دستی که بوسیدم..
صائب
که پُر خون شد دهانم از همان دستی که بوسیدم..
صائب
تا سپیدی برفها
به ما امید زنده ماندن بدهد،
ما گرما نمیخواهیم،
ما امید میخواهیم.
احمدرضا احمدی
تا سپیدی برفها
به ما امید زنده ماندن بدهد،
ما گرما نمیخواهیم،
ما امید میخواهیم.
احمدرضا احمدی