باید یه گزارش بنویسم و بخشی از کارهایی که کردم یه جوری با مشارکت یه بخش دیگه بود. رئیس اون بخش با رئیس من رقابت شدیدی دارن، من هی می‌نویسم هی رئیسم می‌گه زیاد نوشتی،اینو بذار اونا بنویسن. زن! صاف کردی دهنم رو، دو دقیقه بشینین باهم به نتیجه برسین دیگه.

نمی‌شه یه کمپین بذاریم و درخواست پرایوت کردن کنیم اینجا؟

می‌گه همیشه از خودت بپرس که
Did i act with honesty and integrity? Did i stay true to my values and feelings?
اگه جواب هر دو بله‌ست که دیگه کون لق هرکی نپسندید. راست میگه والله!

باورم نمی‌شه تو این سن و سال هم آدما گوست می‌کنن هنوز. به راحتی گوست شدم. هی با خودم سعی می‌کنم توجیه کنم ولی نمی‌شه.

تو این کانال تلگرامی شاهنامه‌خوانی شاهرخ مسکوب که این روزا درگیرشم، یکی راه به راه زیر پست‌ها 💩 گذاشته! خب چی کار داری؟ ول کن برو :))

رفتم کمک دوستم برای تمرین تئاتر. قرار شده به قول فرانسوی‌ها متورانسن (metteur en scène) باشم. من چه تجربه‌ای غیر کار اجرایی مهندسی دارم؟ یعنی انقدر مو رو از ماست کشیدم بیرون و به جزییات گیر دادم که فکر کنم دیگه بیخیالم شه.

یه جوریه انگار روم نمی‌شه اینجا چیزی بنویسم. 🥹