Samaneh zkb
samanehzkb.bsky.social
Samaneh zkb
@samanehzkb.bsky.social
همون معتقد آواره
«از اینجا رونده از اونجا مونده» اگر آدم بود، من بودم قطعا
September 3, 2024 at 9:29 PM
انگار مرد بودن رو در سرکوب اعتماد به نفس زنان یا جلوگیری از افزایش اعتماد به نفسش معنی میکنن
البته طبیعیه، زن با اعتماد به نفس رقیب سر سختیه و دیگه یکه تاز نمیتونن باشن
August 21, 2024 at 5:27 PM
از نظر روحی نیاز دارم برم یه جا بدون حضور هیچکس دو روز فقط گریه کنم
بلکه از شر این گریه‌های منقطع وسط خیابون و پاساژ و خونه رها بشم
July 12, 2024 at 1:15 PM
شبیه یه مرداب شده، هرچی بیشتر تلاش و ظاهر سازی میکنم، بیشتر فرو میرم
June 20, 2024 at 6:09 PM
اشرف مخلوقات از بستن بند کفشش وسط خیابون هم عاجزه 🙄
May 27, 2024 at 3:51 PM
بعد از سه ماه قراره حضوری برم سر کار، و آه ای خدای شاگردان در روز اول مهر، یاری کن 🫠
May 26, 2024 at 7:59 PM
کی فکرشو میکرد ۰۳/۰۳/۰۳ با حضور اورژانس و این داستانا بگذره …
بازم شکر
May 23, 2024 at 9:08 PM
داشتم خاطرات قدیمی رو وسط پست‌ های اینستاگرام خودم و م. می‌جوریدم،
آهنگ «این ماجرا»ی پالت رندوم پخش شد
یک سکانس تاریخی
و دست‌هات رو فراموش می‌کنم…
May 16, 2024 at 7:15 PM
ولی راستش آخر همه ماجراها، من اونی هستم که با یک لیوان چایی میشینه به انتظار آدم‌های دور شده، که هروقت برگشتن با روی گشاده ازشون استقبال کنه، متاسفانه یا خوشبختانه اوناییکه دوسشون دارم هزاران بار فرصت خطا دارن
May 11, 2024 at 8:26 AM
Reposted by Samaneh zkb
دلم واسه جمع امنی که از دست دام واقعا تنگه. واقعا به اون آدم‌ها در کنارم احتیاج دارم.
May 10, 2024 at 5:43 PM
تهیه اسناد حقوقی نه چندان خوشایند برای خانواده، چیزی نبود که موقع ورود به این رشته بهش فکر کرده باشم…
May 7, 2024 at 8:55 PM
در «شکایت کجا برم» ترین وضعیت ممکن هستم!
May 3, 2024 at 9:05 PM
از حاصل عمر چیست در دستم
هیـــــچ
April 28, 2024 at 6:03 PM
سلطان عدم تلاش برای نگهداشتن رابطه، یه ریتوییتی کرده با محتوای غم انگیز بودن از دست دادن دوستی‌های صمیمی
خب دوست عزیز شما یه حرکتی بزن شاید از دست نرفت!
April 26, 2024 at 11:41 AM
شدم شبیه یک پیرزن غرغرو‌!
April 22, 2024 at 4:35 PM
چقدر من از این روز ۲ اردیبهشت بدم میاد !
April 21, 2024 at 3:11 PM
از دیدن اینکه امروز ۱ اردیبهشته تپش قلب گرفتم! کاش اردیبهشت رو میشد هوب کنیم و ازش رد شیم
April 20, 2024 at 5:06 AM
مثل تنه‌ی درخته، هرسال که میگذره یه لایه محکمتر میشه این ریسمون
برای پاره کردنش یه ضربه کافی نیست
اونموقع دیدن هر عکس، شنیدن هر حرف، گذشتن هر روز، میشه یه ضربه، که دردش هربار تا عمق وجود آدم نفوذ میکنه،
ولی تهش بالاخره پاره میشه، اونوقت دیگه راحت میشی…
April 19, 2024 at 5:22 PM
کاش در یک هفته آتی منو در موقعیتی قرار ندن که مجبور بشم الکی ادای خوشحال بودن رو دربیارم
همینطور که هستم خوشحال ترم واقعا
April 17, 2024 at 6:51 AM
یکی هم هست که مطمئنم به زودی میاد روسری رو از سر من میکشه تا انتقامش رو از جمهوری اسلامی بگیره
April 15, 2024 at 1:21 PM
و در نهایت با وجود همه این نفرت پراکنی‌هاشون:
حسبی الله …
April 9, 2024 at 7:22 AM
قلب شکسته‌ای دارم مع الاسف
April 9, 2024 at 7:20 AM
میخواستم بهش بگم بیا این جلسه حرف نزنیم، تو بشین من فقط گریه کنم
اما به جاش یه قلپ آب خوردم و به صحبت‌هام ادامه دادم
March 31, 2024 at 8:01 AM
دوستی‌هام رو به اعتقاداتم باختم بدون اینکه تصمیم گیرنده من باشم حتی!
March 31, 2024 at 6:56 AM
درحالی دارم جواب پیام‌های تبریک عید رو با هزاران قلب و گل و بغل میدم، که توی ذهنم بی وقفه دارم لعنت میفرستم به این زندگی و فکر میکنم قرار نبود این عید رو ببینم …
March 19, 2024 at 9:32 PM