nilzjdg.bsky.social
@nilzjdg.bsky.social
در اکتبر تز نوشتم و غذا خوردم
November 2, 2025 at 11:30 AM
صبا نوشته هنوز گیج‌تر از اونم که بدونم چه کار باید بکنم. دیدیون هم نوشته بود بعد از مرگ شوهرش وقتی از بیمارستان برمی‌گرده تو راه همه‌ش داشته به تسک‌هایی فکر میکرده که باید انجام می‌داده و اینکه کدوم‌ها رو میتونسته فوری انجام بده و کدوم‌ها رو نه فعلا: تلفن‌کردن‌ها، جمع‌کردن میز شامی که خورده نشد، بخشیدن لباسها
October 16, 2025 at 10:35 AM
عجب روز سیاهی
October 16, 2025 at 8:26 AM
سپتومبر
October 1, 2025 at 6:21 PM
من هروقت میرم کودام (محله‌ای در برلین): آهان، پس من خارج زندگی میکنم.
September 27, 2025 at 2:11 PM
کسایی که ویدیوهای یوتوبشون میلیونی ویو می‌خوره به ۲۰۰ دلار بابت دو تا بلیط برای دیدن برنامه‌ی موردعلاقه‌شون‌ میگن گرون، منم میگم گرون. جالبه.
September 25, 2025 at 11:58 AM
یک مشاهده: تصویر بعضی از دوستا و آشناهام بالای اینستاگرام (وقتی استوری میذارن) فوری وصل میشه به چیزی که همیشه ازش حرف میزنن. مثلا عکس آ رو می‌بینم، میگم خب بذار ببینیم چه کارگاه نویسندگی جدیدی تو تهران برگزار شده، عکس ب رو می‌بینم .میگم خب بریم ببینیم خاورمیانه چه خبره
September 25, 2025 at 10:47 AM
پولی که به چت‌جپت و اسپاتیفای میدم نوش جونشون باشه. ولی پولی که دو سه بار مجبور شده‌م به آدیبل بدم امیدوارم خرج دوا درمونشون بشه.
September 24, 2025 at 3:55 PM
من ۴ تا عکس آگوست رو چیز می‌کنم تا تو مودش‌ام. کلوسئوم و‌ لمونچلو و جلاتو‌‌ و میکل‌آنژ رو از بین صدها گل جدا کردم
August 28, 2025 at 10:14 AM
دو سال پیش صدها پلی‌کپی اضافه که تو خونه جمع شده بود رو بردم شرکت که بتونن دوباره ازشون استفاده کنن. گفتم بیچاره اون کارمندی که اینا رو از من و ده تا معلم دیگه میگیره و باید دسته‌بندیشون کنه.حالا خودم رو استخدام کرده‌ن و امروز همون کاغذای خودم که تا الان مرتب نشده بود+هزاران کاغذ بقیه رو مرتب کردم
August 27, 2025 at 6:32 PM
شیوه‌ی موردعلاقه‌ی من برای پختن مرغ، سبک مامانمه که معمولا به خاطر عدم استفاده از پیاز باعث شوکه‌شدن حضار میشه. اینجوری که تیکه‌های مرغ رو با آبِ خیلی کم و روغن و نمک و فلفل و زردچوبه بذاری بپزه، آبش تموم شه و تو روغن باقی‌مونده سرخ شه، کنارش گوجه و سیبزمینی و شاید هویج سرخ کنی و با کته سِرو کنی.
August 24, 2025 at 10:55 AM
یولی
August 1, 2025 at 8:05 AM
میخواستم بشقاب گود از ایکیا سفارش بدم، غر میزدم که چرا ۶تایی ندارن. ولی مشکل حل شد چون اون ۴تایی‌ها رو دو دفعهشکسته‌پکسته تحویل دادن و بار سوم که بالاخره سالم تحویل دادن دو تا سالم هم از قبلی‌ها باقی مونده بود و کار جمع شد
July 30, 2025 at 2:50 PM
آپدیت خربزه:
July 24, 2025 at 8:01 AM
روز آخر مدرسه‌ست. آمادگی خداحافظی با بچه‌ای که این اثر رو برام خلق کرده رو ندارم.
July 18, 2025 at 9:26 AM
سروش ساعت ۸:۳۰ صبح: بعد از صبحونه باید بریم خربزه رو باروَر کنیم
July 17, 2025 at 7:08 AM
شعبده‌باز‌ اومده مدرسه، همه رفته‌ن اونو ببینن ‌و کسی نیومده سر کلاس. کاش می‌شد چوبدستی‌ش رو ببوسم
June 23, 2025 at 12:45 PM
اگه اینترنت دیگه وصل نشه برمیگردیم ایران دیگه درسته؟
June 19, 2025 at 3:59 PM
این چند روز اخیر فضای توییتر برام خیلی خوشایندتره تا اینجا. یه شکاف بزرگ وجود داره بین مایندست ایرانیای داخل و خارج که من با داخلیا بیشتر احساس نزدیکی می‌کنم چون پاشون بیشتر رو زمینه

cdn-useast1.kapwing.com/static/templ...
June 19, 2025 at 8:43 AM
نمیدونم شاید مسخره باشه ولی حرفای مامانم و خاله‌م تنها چیزیه که آرومم می‌کنه
June 15, 2025 at 11:41 AM
از صبح تو کتابخونه‌م. یه دقیقه رفتم پایین هویجم رو پایین بخورم که خرت‌خرتش کسی رو اذیت نکنه، اومدم بالا دیدم مردِ سفیدپوست آداپتور لپتاپم رو از پریز کنده مال خودش رو زده. (لپتاپم رو با خودم برده بودم ولی شارژر و سایر بندوبساط رو گذاشته بودم بمونه رو میز)
June 5, 2025 at 11:58 AM
در مورد هوا فقط می‌تونم بگم همه جا بوی آستانه میاد
June 5, 2025 at 11:22 AM
پریروز سر کلاس دیدم دو تا از بچه‌ها (کلاس دومی) یه برگه آچهار که یه بچه‌ی دیگه روش مشق نوشته بود رو پیدا کرده‌ن و توش چیزمیز می نویسن. هی حواسشون پرت بود و گوش نمی‌کردن، تا آخر برگه‌ رو گرفتم ازشون، دیدم روش پینِس کشیده‌ن و یه چیزایی نوشته‌ن تو مایه‌های اینکه این پینِس تقدیم به تو که فلانی
June 4, 2025 at 8:25 AM
June 1, 2025 at 5:28 AM
من سه دقیقه بعد از بیدار شدن، به سروش: میخوام دیگه نون و برنج رو کم کنم
صبحونه‌ی همون روز: چاباتا با کره
May 30, 2025 at 7:37 AM