Jacob
nazaradeh.bsky.social
Jacob
@nazaradeh.bsky.social
Still alive
An architect
چه روشن، چه بی سایه دلباختیم! چه ساده، چه ساده غزل ساختیم!
چه ناباور از آخرین سطر ِ شب، طلوعی دوباره درانداختیم!

چه بی خاطره، بی نفس، بی نگاه، کبوتر پراندیم از عمق ِ چاه!
نه از نامه ای عطر ِ یاری رسید، نه چنگ ِ پلنگی خطی زد به ماه!
August 17, 2023 at 4:01 PM
August 16, 2023 at 5:06 PM
August 16, 2023 at 3:15 PM
خسته و داغان کلاه از سر برداشته روی سقف ساختمان در حال بازدید.
خیلی تنها و خسته
حوصله هیچ چیز و هیچ کس را ندارم.
در ضمن هوا خوب بود
August 13, 2023 at 5:56 AM
Reposted by Jacob
مولانا توی مجالس سبعه یه پند و اندرز سنگین داره که می‌گه:
«هر حیوان كه از دور دیدی و ندانستی سگ و گرگ است یا آهو، ببین رو به سمت مرغزار و سبزینه است یا لاشه و استخوان؟!
آدمی را نیز چون نشناسی، ببین به كدام سوی می‌رود؟»
همین‌قدر ساده و روون!🙂
August 5, 2023 at 7:28 PM
از درد دل سپردن
سرخورده بودن از عشق
در انتظار مردن
با قامتی شکسته
از کوله بار غربت
در جستجوی مرهم
راهی شدن زیارت
رفتم برای گریه
رفتن برای فریاد
مرهم مراد من بود
کعبه تو رو به من داد
ای از خدا رسیده
ای که تمام عشقی
در جسم خالی من
روح کلام عشقی
ای که همه شفایی
در عین بی ریایی
پیش تو مثل کاهم
August 5, 2023 at 3:08 PM
Maybe

C8H18
August 1, 2023 at 1:35 PM
بعد از سالیان یاد آلبوم حیرانی ناظری افتادم.
یاد سالهای ۷۹ و ۸۰ دانشگاه و تحویل کارها. کلکسیون و ژوژمان ...
اینقدر درگیر بودیم که عشق و عاشقی یادمون رفت حالا نیم خیز سمت گور، گریه که چه ایامی از دست رفت

من مست جام باقي ام ، دارم هواي عاشقي
حيران روي ساقي ام ، دارم هواي عاشقي
July 31, 2023 at 6:09 PM
وارد ۴۳ سالگی شدم چند روز پیش و چه زود می‌گذرد این قافله عمر
July 28, 2023 at 5:21 AM
به من گفتی برو با عشق خود دیگر میازارم
ولی من ولی من دوستت دارم
تو سوز ساز من هستی سرود واژگان من
تو خرشیدی تو مهتابی شکوه آسمان من
به من گفتی که از این دیوانه بازی دست بردارم
ولی من … ولی من دوستت دارم
ولی من دوستت دارم اگرچه بی وفایی تو
به من گفتی که با غمهای دنیا آشنایی تو
غم من را نمیدانی
July 10, 2023 at 10:03 PM
July 3, 2023 at 9:52 PM
آخر شبی یکم شاهرخ گوش کنم.
یاد ایام شباب و عاشقی. چقدر یادش کردم و دلم تنگ شده
تو نی نی چشات خیسه آدم می ترسه بنویسه
می ترسه پاش به دل واشه آدم بی خود خاطر خواه شه
دوتا چشم رطب داری از عشق همیشه تب داری
چشات از جنس مرغوبه چقد حال چشات خوبه
چشات از جنس مرغوبه چقد حال چشات خوبه
July 3, 2023 at 9:48 PM
Last thing I remember, I was
Running for the door
I had to find the passage back
To the place I was before
"Relax, " said the night man
"We are programmed to receive
You can check out any time you like
But you can never leave"
July 3, 2023 at 2:16 AM
آخرین بار من سال ۶۶ تبریز و رضائیه رفتم. تابستان بود هواپیماهای عراقی گاهی رد می‌شدند از روی رضائیه رد می‌شدند
آبان اون سال پدر رفت.
آخرین بار شیراز سال ۷۱ یا ۷۲ بود رفتم اون موقع روزنامه (هفته نامه) حوادث چاپ میشد. هادی اسلامی همون موقع فوت شد.
کردستان و سنندج و ایلام و خوزستان زاهدان نرفتم.
July 2, 2023 at 7:11 PM
نمیدونم چی شد یه لحظه یاد فیلم گبه افتادم.
گبهدخانم کجایی
چه کسی از گربه های ایرانی خبر دارد
July 2, 2023 at 7:06 PM
April 20, 2023 at 8:52 AM
Just waiting for..
April 20, 2023 at 8:43 AM
April 19, 2023 at 7:19 PM