* عادت: روتین یا رفتاری است که به صورت مداوم انجام میشود و اغلب به صورت خودکار رخ میدهد.
* پتانسیلهایتان را پیدا و شکوفا کنید.
* تغییراتی که در ابتدا کوچک و نهچندان مهم به نظر میرسند، در کنار یکدیگر به نتایج قابل توجهی ختم خواهند شد، البته اگر سالها به آن پایبند بمانید
* عادت: روتین یا رفتاری است که به صورت مداوم انجام میشود و اغلب به صورت خودکار رخ میدهد.
* پتانسیلهایتان را پیدا و شکوفا کنید.
* تغییراتی که در ابتدا کوچک و نهچندان مهم به نظر میرسند، در کنار یکدیگر به نتایج قابل توجهی ختم خواهند شد، البته اگر سالها به آن پایبند بمانید
خلاصه اینکه خودتو درگیر بعضیها نکن، الکی خودشون را فاضل نشون میدهند.
* بیت اول را بخاطر یکی دو کلمه نیاوردم.
خلاصه اینکه خودتو درگیر بعضیها نکن، الکی خودشون را فاضل نشون میدهند.
* بیت اول را بخاطر یکی دو کلمه نیاوردم.
دیگر مجال آمد و شد نیست آه را
دانم چو دیده دید، دل از کف رود ولی
نتوان نگاه داشت ز خوبان نگاه را
هر شب ز عشق روی تو ای آفتابروی
از دود آه تیره کنم روی ماه را
ما را مخوان به کعبه که در کیشِ اهلِ دل
معنی یکیست میکده و خانقاه را
فرخی یزدی
دیگر مجال آمد و شد نیست آه را
دانم چو دیده دید، دل از کف رود ولی
نتوان نگاه داشت ز خوبان نگاه را
هر شب ز عشق روی تو ای آفتابروی
از دود آه تیره کنم روی ماه را
ما را مخوان به کعبه که در کیشِ اهلِ دل
معنی یکیست میکده و خانقاه را
فرخی یزدی
رفتی و بی تو دلم پر درده
پاییز قلبم ساکت و سرده
دل که میگفتم محرمه با من
کاشکی میدیدی بی تو چه کرده
رفتی و بی تو دلم پر درده
پاییز قلبم ساکت و سرده
دل که میگفتم محرمه با من
کاشکی میدیدی بی تو چه کرده
باری چو عسل نمیدهی نیش مزن
باری چو عسل نمیدهی نیش مزن
تردید پا به خلوت دنیا نمیگذاشت
از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست
میشد گذشت... وسوسه اما نمیگذاشت
این قدر اگر معطل پرسش نمیشدم
شاید قطار عشق مرا جا نمیگذاشت
دنیا مرا فروخت ولی کاش دستکم
چون بردگان مرا به تماشا نمیگذاشت
فاضل نظری
تردید پا به خلوت دنیا نمیگذاشت
از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست
میشد گذشت... وسوسه اما نمیگذاشت
این قدر اگر معطل پرسش نمیشدم
شاید قطار عشق مرا جا نمیگذاشت
دنیا مرا فروخت ولی کاش دستکم
چون بردگان مرا به تماشا نمیگذاشت
فاضل نظری
هنوز علت اين مرد بي سر انجامي
هنوز شاعر چشمان بيخيال توام
به رغم طعنه مردم ، به رغم بدنامي
و دل نمي کنم از اين سپيد تو در تو
ولو به قول اهالي ، سياه فرجامي
خيال مي کنم اينطور زنده ام حتي
اگر به مرگ غزلهاي من بيانجامي
هنوز علت اين مرد بي سر انجامي
هنوز شاعر چشمان بيخيال توام
به رغم طعنه مردم ، به رغم بدنامي
و دل نمي کنم از اين سپيد تو در تو
ولو به قول اهالي ، سياه فرجامي
خيال مي کنم اينطور زنده ام حتي
اگر به مرگ غزلهاي من بيانجامي
بیچاره دل من که خریدار تو باشد
امید تویی، عید تویی، فصل شکفتن؛
بوی خوش پیراهن گلدار تو باشد
این راه چه راه است که پشت سرت آه است؟!
باشد که خداوند نگهدار تو باشد!
زیباییات ای ماه چه دیوانهکننده است
بیچاره پلنگی که گرفتار تو باشد
بیچاره دل من که خریدار تو باشد
امید تویی، عید تویی، فصل شکفتن؛
بوی خوش پیراهن گلدار تو باشد
این راه چه راه است که پشت سرت آه است؟!
باشد که خداوند نگهدار تو باشد!
زیباییات ای ماه چه دیوانهکننده است
بیچاره پلنگی که گرفتار تو باشد
آن شب چقدر یخ زده بودم بدون تو
یک جنگل ملخ زده بودم بدون تو
آن شب که بانگ صاعقه آرام گوش برد
آن شب که باد روح تو را روی دوش برد
گفتی خدا بخیر کند یا امام طوس
گفتم مرا برای خداحافظی ببوس
آن شب چقدر یخ زده بودم بدون تو
یک جنگل ملخ زده بودم بدون تو
آن شب که بانگ صاعقه آرام گوش برد
آن شب که باد روح تو را روی دوش برد
گفتی خدا بخیر کند یا امام طوس
گفتم مرا برای خداحافظی ببوس
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانهٔ من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهٔ خوشبخت بنگرم
(فروغ فرخزاد)
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانهٔ من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهٔ خوشبخت بنگرم
(فروغ فرخزاد)
نه پای رفتن از این ناحیت نه جای مُقام
نه پای رفتن از این ناحیت نه جای مُقام
آنچه البته بجایی نرسد فریاد است
آنچه البته بجایی نرسد فریاد است
به نظرم میخواد بهش نشون بده کت تن کیه.
به نظرم میخواد بهش نشون بده کت تن کیه.
«خدایا، ازت خواهش میکنم عراقیا و صدام یزید عزیز هر شب بیان وضعیت قرمز شه، من برم پناهگاه و دختر همسایهمون را ببینم».
«خدایا، ازت خواهش میکنم عراقیا و صدام یزید عزیز هر شب بیان وضعیت قرمز شه، من برم پناهگاه و دختر همسایهمون را ببینم».
حاجی!!! رحم کن، اینجوری سرد و گرم میکنی تَرَک میخوریم.
حاجی!!! رحم کن، اینجوری سرد و گرم میکنی تَرَک میخوریم.
انگار تموم دنیا
بسته است به تار مویی
برای این زمونه
نمونده آبرویی
دقیقاً الان توی همون لحظهایم. همه چی به موی خانمها ربط داره. همه چی، حتی قیمت دلار و اختلاس.
انگار تموم دنیا
بسته است به تار مویی
برای این زمونه
نمونده آبرویی
دقیقاً الان توی همون لحظهایم. همه چی به موی خانمها ربط داره. همه چی، حتی قیمت دلار و اختلاس.