خواب‌آلوده
خواب‌آلوده
@measadeadly.bsky.social
کسی که دربارهٔ خواب‌هایش می‌نوشت.
داشتم خواب می‌دیدم خونهٔ مادربزرگ‌ایم. همه جمع. عمو هم بود. روش رو برگردوند به مادربزرگ یه چیزی رو بگه، یه زخم خیلی بزرگ پشت سرش بود. زخم باز بود و خون می‌اومد. اومدم برم سمتش که زخم رو ببندم، بچه صدام زد که برم پیشش.
تنم می‌لرزید.
August 8, 2023 at 8:08 AM