وقتی پاییزو کنارت جا گذاشت
وقتی که رفت و تو رو تنها گذاشت
شاید اون موقع بفهمی هیچ وقت
هیچکی اندازه ی من دوست نداشت
دوست نداشت

برای بخشیده شدن هرگز #ریا‌ نمی کنم

روی مرز قفس و آزادی

حکایت همچنان باقیست...

چرا هنوز هیچی نشده منی که تازه اومدم توو این خراب شده رو متوجه شدم چند نفر بلاک کردن؟؟
چرا دنیا رو از این که هست واسه آدم تیره تر می‌کنید ؟ چرا نمی ذارید اعتماد کنند آدما بهتون ؟؟
خسته ام، خیلی خسته

تو درباره‌ی قهرمانی که دهانش را می‌بندد چه می‌گویی؟ قهرمانی که احتیاج ندارد از آخرین لحظات زندگی خود یک نمایش، یک سخنرانی علنی بسازد!
شجاعت
در خلوت،
بدون شاهد،
بی آنکه شناخته شوی،
رو در رو با خودت ،
این قدرت و شانی بزرگ می طلبد

‎#میلان_کوندرا

پرنده های بی وطن
همه اسیرن مثل من
توان خوندن ندارن... 🐦

این شعر از هوشنگ ابتهاج همیشه مورد علاقه ی من بوده:

نمیدانم چه میخواهم بگویم

زبانم در دهان باز بسته است

در تنگ قفس باز است وافسوس

که بال مرغ آوازم شکسته است

نمیدانم چه میخواهم بگویم

غمی در استخوانم می گدازد

خیال ناشناسی آشنا رنگ

گهی می سوزدم گه می نوازد

گاهی اونقدر خسته هستم که حتی اگه ته خستگیم مرگ هم باشه گله ای ندارم...

از تو چی مونده بر جا؟ جز مشتی خاطراتت همرنگ خواب و رویا...

#شب_بخیر

هنرمند با وجدان حذف شدنی نیست...
#روزبه_بمانی

هيچ لذتی بالاتر از آن نيست
كه با كسی آشنا شوی
كه دنيا را مانند تو می‌بیند
گويی درمی‌یابی
كه ديوانه نبوده‌ای!

- كريستين بوبن

یهو رفت و زمستون شد هوا بد شد دلم خون شد

یهو دستام خالی شد یهو بدجور حالی شد

کنارش عمرو سوزوندم یهو رفت و خودم موندم

خودم موندم ولی ناخوش کنار عشق آدمکش

خودم موندم با کلی آه هزارتا شب بدون ماه

خودم موندم با ویرونی دیگه باقیشو می دونی

ما یک عمره آواره ایم
چه حقیقی چه مجازی
حالا به اجبار در خانه ای جدید
سلام