LaMo
banner
laleh.bsky.social
LaMo
@laleh.bsky.social
هرکی به نوعی
خیلی پرنده‌ی آبی دوست داشته. 🥹
November 26, 2025 at 7:02 AM
بنده این مرغابیا؟ (غازا؟اردکا؟) رو برداشتم. :))
November 26, 2025 at 6:58 AM
دوباره امتحان می‌کنیم:
November 20, 2025 at 11:05 AM
مین‌وایل یکی (بینندگان اکانت کوچک من؟) یا خود بلوسکای تصمیم گرفته که این نقاشی پایین که گذاشتم محتوای بزرگساله. 🤦🏻‍♀️
November 19, 2025 at 8:53 PM
اگر این نقاشی رو ندیدید و نمی‌شناسید و الان برای اولین بار دیدید، فکر می‌کنید این نقاشی درباره‌ی چیه؟
November 19, 2025 at 5:16 PM
اگر گفتید این نقاشی رو کی کشیده؟
November 19, 2025 at 3:17 PM
برو برای یک تیپ ملهم از آرتیشوک با سبز چمنی
November 18, 2025 at 8:06 AM
تامام
November 16, 2025 at 5:40 PM
نزدیک صبح خواب دیدم یک تکه بتن رو دارن با جرثقیل می‌ذارن روی شکمم. بیدار شدم دیدم درد پریوده. قشنگ شبیه پریود نوجوانی که نمی‌دونی فردا چطوری بری مدرسه از درد. امتحانم داری. اکه‌هی.

بتن هم از موزه اومده توی خوابم. :)) یک تکه بتن از بخش بازسازی وین پس از جنگ.
عقل زن: پس همون با جرثقیل روی شکم من. ‌
November 15, 2025 at 8:48 AM
این مرد آبسسد شده با پروردن – و خوردن جوانه‌ها، این دفعه آمد گفت چه جوانه‌ای بذارم، یک بسته بود Alfalfa و با خودم فکر کردم نمی‌دونم چیه، اینو بخوریم ببینیم چیه. ساخت و رسید و امشب تست کردیم و خوشم اومد. گفتم ببینم فارسیش چیه؟ یونجه عزیزانم. یونجه‌ست. خوشمزه هم هست. :))
November 11, 2025 at 6:12 PM
از قضا فصل غاز مارتینیه و ناهار خدمتش بودیم با کنودل سیب‌زمینی و از این به بعد دیگه یادم می‌مونه دوست نداری. :))
من حالا نظرم اینه که کنودل و پیروگی رو باید منزل مادربزرگا میل کنی و رستوران میشلن لازم نداره.
November 8, 2025 at 2:13 PM
پنجاه درصد قضیه حله. پوشیدمش. نرم‌ونولوک.
November 8, 2025 at 7:46 AM
چهل‌وشش درصد ‌پروژه‌ی جوراب به سرانجام رسیده. شاید تصمیم بگیرم اون یکی لنگه‌ش رو ماشین‌لباسشویی خورده باشه. 😌
November 6, 2025 at 8:18 PM
پس از پیچ پاشنه به سوی پنجه.

معلومه کلمه‌ی پنجه رو تازگی یادم اومده؟ :))
November 2, 2025 at 9:27 AM
دیریم دیریم. پیش به سوی انگشت. یه‌کم بافتم اعصابم ردیف شه.
October 30, 2025 at 4:19 PM
در اطلاعات کاملا بی‌ربط دیگری، به این می‌گن در آلمانی پرسپکتیو معنا. در نقاشی قرون وسطی زیاد داریم. در یک مدلش مقدسین رو بزرگ می‌کشیدند، اونی که نقاشی مقدسین رو سفارش داده بوده کوچولو؛ در سایز بچه‌ی مقدسین. اون مرد سمت چپ پایین تصویر تقریبا هم‌اندازه‌ی بیبی جیزز کشیده شده.
October 30, 2025 at 1:59 PM
در حرکت بعدی هم‌اکنون واقعا به حول و قوه‌ی توضیحات دقیق دوستم، کاسه‌ای برای پاشنه ایجاد شد.
October 28, 2025 at 4:01 PM
واقعا به جاهای غریبی رسیدم امروز در اداره:
October 28, 2025 at 4:01 PM
دیریم دیریم: وارد پاشنه می‌شویم.
October 27, 2025 at 7:05 PM
به ذره فرصت کردم ببافم و به زودی خدمت پاشنه و غلط کردم هستیم.
October 26, 2025 at 11:47 AM
یه کوچولوی ‌پفکی برات آوردم تا شب:
October 23, 2025 at 6:14 AM
مثلا: یک کارخونه‌ی آسانسور آلمانی داره با دزدی لوور در تبلیغاتش شوخی می‌کنه چون این نردبونه مال شرکت اوناس و می‌گه اگر باز هم باید سریع انجام بشه ما می‌تونیم فلان‌قدر کیلو گنجینه رو در فلان زمان جابجا کنیم. 😹
October 23, 2025 at 5:49 AM
+عکس
October 20, 2025 at 1:17 PM
Vibes that I bring to the function:
October 19, 2025 at 5:47 PM
در موزه، آخر هفته‌ی ترمیم (بازسازی؟) آثار هنری داشتیم و دهنمون سرویس شد از برنامه‌های گوناگون و منبر و فلان. دوتا کارگاه چوب و کاغذ پشت سرمه و خسته و چسبی و رنگی‌م.
منتها لاله‌ای که در گذشته بودم، فکر کرده بود که ایده‌ی خوبیه ساعت۲۱:۳۰ بعد از این مسائل برم فیلم جیم جارموش رو در ویناله ببینم.
October 19, 2025 at 5:27 PM