#حافظ
#حافظ
آنان به چِرامرگِ خود آگاهانند.
#شاملو
آنان به چِرامرگِ خود آگاهانند.
#شاملو
در شتابت
ما در کتابِ تو میشکوفیم
در دفاع از لبخندِ تو
که یقین است و باور است.
#شاملو
در شتابت
ما در کتابِ تو میشکوفیم
در دفاع از لبخندِ تو
که یقین است و باور است.
#شاملو
صبح که من برای تکهای نان از خانه به کوچه میروم
تو در خواب هستی
در شبهای بمباران چنان ترا بوسیدم که
گمانم ابر باران شد
در آن بندر مه آلود
نه گُل بود - نه امید بود
ما غرق شدن زنان و مردان را در مه
میدیدیم
بوسههای ما نه گزاف بود، نه دروغ بود
پناه بود
#احمدرضا_احمدی
صبح که من برای تکهای نان از خانه به کوچه میروم
تو در خواب هستی
در شبهای بمباران چنان ترا بوسیدم که
گمانم ابر باران شد
در آن بندر مه آلود
نه گُل بود - نه امید بود
ما غرق شدن زنان و مردان را در مه
میدیدیم
بوسههای ما نه گزاف بود، نه دروغ بود
پناه بود
#احمدرضا_احمدی
پنجرهای کوچک را در گلویم آنقدر بفشارد
که در دستهایم زندانی شوم؟
در چشمهایم؟
آیا عشق، تنها برای کورکردن و سر بریدنِ ما میآید؟
#شهرام_شیدایی
پنجرهای کوچک را در گلویم آنقدر بفشارد
که در دستهایم زندانی شوم؟
در چشمهایم؟
آیا عشق، تنها برای کورکردن و سر بریدنِ ما میآید؟
#شهرام_شیدایی
Creatures of my dreams, raise up and dance with me 🧡
Creatures of my dreams, raise up and dance with me 🧡
دست میزنم، که به پس بنگری و ببینی
که نمیخندم.
#بیژن_الهی
دست میزنم، که به پس بنگری و ببینی
که نمیخندم.
#بیژن_الهی
میافتد.
نرگس به ابر خیرهست، به ابر.
باران میبارد، لیک نمیبارد.
زیر شنلی مرطوب
پس کی وحی میرسد که هیزمی بردارم؟
#بیژن_الهی
میافتد.
نرگس به ابر خیرهست، به ابر.
باران میبارد، لیک نمیبارد.
زیر شنلی مرطوب
پس کی وحی میرسد که هیزمی بردارم؟
#بیژن_الهی
#شاملو
#شاملو
بُوَد که پرتوِ نوری به بامِ ما افتد؟
#حافظ
بُوَد که پرتوِ نوری به بامِ ما افتد؟
#حافظ
#حافظ
#حافظ
کاندر ازلم حرز تو بستند به بازوی
#سعدی
کاندر ازلم حرز تو بستند به بازوی
#سعدی
چرا که شرم همیآیدم ز حاصلِ خویش
#حافظ
چرا که شرم همیآیدم ز حاصلِ خویش
#حافظ
که دل به دستِ کمان ابروییست کافِرکیش
#حافظ
که دل به دستِ کمان ابروییست کافِرکیش
#حافظ
#شاملو
#شاملو