Cap Balavi
banner
capbalavi.bsky.social
Cap Balavi
@capbalavi.bsky.social
چی بگم وقتی خودم هنوز خودمو نمیشناسم
در نیمه شب، صدای زنگ تلفن مرا بیدار کرد. وقتی جواب دادم، صدایی آشنا گفت: "من هنوز اینجام." به یاد آوردم که این صدا متعلق به کسی بود که سال‌ها پیش مرده بود. ناگهان متوجه شدم که در آینه، تصویر او را با لبخندی شیطانی می‌بینم که به من اشاره می‌کند.
January 28, 2025 at 11:21 PM
وقتی به خواب رفتم، در خواب دیدم که در یک جنگل تاریک گم شدم. صدای قدم‌های سنگین و نزدیک شدن چیزی را می‌شنیدم. وقتی به عقب نگاه کردم، یک موجود با دندان‌های تیز و چشمان سوزان به من نزدیک می‌شد. با هر گام، صدای جیغ‌های خاموشی را می‌شنیدم که به گوشم می‌رسید، انگار که من تنها کسی بودم که زنده مانده بودم
January 28, 2025 at 11:21 PM
شب در اتاقم دراز کشیده بودم که ناگهان صدای خراشیدنی روی دیوار به گوشم رسید. به سمت صدا رفتم و دیدم که یک دست کوچک و خونی از زیر در بیرون آمده است. همان لحظه، صدای زاری یک کودک در گوشم پیچید و من متوجه شدم که هیچ کودکی در اطراف نیست
January 28, 2025 at 11:20 PM
در میانه شب، صدای زنگ ساعت به گوشم رسید. وقتی به ساعت نگاه کردم، عقربه‌ها به عقب می‌رفتند. ناگهان در آینه، چهره‌ای غمگین و آشنا را دیدم که با دقت به من خیره شده بود. وقتی به او نزدیک شدم، فهمیدم که آن چهره، چهره‌ی من است، اما با چشمانی خالی و لبخندی وحشتناک
January 28, 2025 at 11:19 PM
در اتاق تاریکم نشسته بودم و به دیوارها خیره شدم. ناگهان صدای خنده‌ای بلند و زننده در گوشم پیچید. به سمت صدا چرخیدم و دیدم که سایه‌ای سیاه، در حال چرخیدن دور اتاق است. وقتی چشمانم را تیز کردم، متوجه شدم که آن سایه، تصویری از خودم است که به شکل دفرمه و با چشمانی درخشان به من زل زده است
January 28, 2025 at 11:18 PM
به خواب رفته بودم، وقتی بیدار شدم، متوجه شدم که دست‌های سردی دور گردنم حلقه شده‌اند. با ترس به سمت عقب نگاه کردم و چهره‌ای آشنا، اما با لبخندی غیرطبیعی را دیدم. او گفت: "نمی‌توانی فرار کنی، چون حالا من به تو وابسته‌ام."
January 28, 2025 at 11:17 PM
در دل شب، وقتی به خواب رفته بودم، احساس کردم کسی موهایم را نوازش می‌کند. با ترس بیدار شدم و دیدم که در کنارم، یک زن با چشمان خالی و سفیدی در تاریکی نشسته است. او به آرامی گفت: "نترس، فقط می‌خواستم ببینم که آیا هنوز نفس می‌کشی؟"
January 28, 2025 at 11:16 PM

در خواب بودم که احساس کردم کسی موهایم را می‌کشد. وقتی بیدار شدم و به اطراف نگاه کردم، هیچ‌کس نبود. اما در آینه، یک دخترک با لبخندی شیطنت‌آمیز به من خیره شده بود که فقط چند لحظه قبل ناپدید شد
January 28, 2025 at 11:16 PM