به غیر از آنچه تو دانی
درون عشق نهفتهست
کجاست آنکه تواند یک از هزار شمارد؟
یکی همین نزدیک
قناریای که به آواز گرم خود کوشد
جدار سرد قفس را ندیده انگارد...
#شفیعی_کدکنی
#شعر
به غیر از آنچه تو دانی
درون عشق نهفتهست
کجاست آنکه تواند یک از هزار شمارد؟
یکی همین نزدیک
قناریای که به آواز گرم خود کوشد
جدار سرد قفس را ندیده انگارد...
#شفیعی_کدکنی
#شعر
موضوع: تابستانهای خود را چگونه گذارانم؟
مقدمه: اکنون که قلم در دست دارم و به آسمان آبی مینگرم، انشای من! میآغازانمت؛ در گسترهٔ خطوط، میسازانمت، عشق میبازانمت، لبانت را! میگازانمت، تو اسب سرکشی، میتازانمت، ای نامهٔ نانوشته! میخوانانمت. آنجا که فقر چنگ یازیدن گرفت، مفت میبازانمت!
مفتبازم جانم
موضوع: تابستانهای خود را چگونه گذارانم؟
مقدمه: اکنون که قلم در دست دارم و به آسمان آبی مینگرم، انشای من! میآغازانمت؛ در گسترهٔ خطوط، میسازانمت، عشق میبازانمت، لبانت را! میگازانمت، تو اسب سرکشی، میتازانمت، ای نامهٔ نانوشته! میخوانانمت. آنجا که فقر چنگ یازیدن گرفت، مفت میبازانمت!
مفتبازم جانم
هر دمزن از رفاقت تو کونمان گذاشت
در چشم هیزهای جهان بچّهخوشگلی
رهیافته به خلوت تو کونمان گذاشت
دشمن جدا و دوست جدا کیرمان زدند
شب تا سحر سیاست تو کونمان گذاشت
مهد خیانت است ژنِ روس بیپدر
تا دسته این حماقت تو کونمان گذاشت...
هر دمزن از رفاقت تو کونمان گذاشت
در چشم هیزهای جهان بچّهخوشگلی
رهیافته به خلوت تو کونمان گذاشت
دشمن جدا و دوست جدا کیرمان زدند
شب تا سحر سیاست تو کونمان گذاشت
مهد خیانت است ژنِ روس بیپدر
تا دسته این حماقت تو کونمان گذاشت...
شعر را یک مصرع پیچیده
زیبا میکند...
#ماشاءالله_دهدشتی
#شعر
شعر را یک مصرع پیچیده
زیبا میکند...
#ماشاءالله_دهدشتی
#شعر
چیزی بجز غبار نخواهد ماند
از رخت و بخت و تخت شما چیزی،
فردا در این دیار نخواهد ماند
#مهدی_منفرد
#زن_زندگی_آزادی
چیزی بجز غبار نخواهد ماند
از رخت و بخت و تخت شما چیزی،
فردا در این دیار نخواهد ماند
#مهدی_منفرد
#زن_زندگی_آزادی