Banaffsche
@banaffsche.bsky.social
که پیر گشت و تغیر در او نمیآید
راهنمایی بودم، برای اولین بار رفتم استخر، از اینکه بلد نبودم اول باید دوش گرفت، یا پاها رو کرد تو اون حوضچه انقدر شرمگین شدم که تا امروز که سن خر کدخدا رو دارم با همه استخرها و باشگاههای ورزشی و امثالهم دلم صاف نشده.
این درحالیه که انقدر خوب دوش گرفتم و غیره که هیچ کس نفهمید بلد نبودم
این درحالیه که انقدر خوب دوش گرفتم و غیره که هیچ کس نفهمید بلد نبودم
October 1, 2025 at 9:04 PM
راهنمایی بودم، برای اولین بار رفتم استخر، از اینکه بلد نبودم اول باید دوش گرفت، یا پاها رو کرد تو اون حوضچه انقدر شرمگین شدم که تا امروز که سن خر کدخدا رو دارم با همه استخرها و باشگاههای ورزشی و امثالهم دلم صاف نشده.
این درحالیه که انقدر خوب دوش گرفتم و غیره که هیچ کس نفهمید بلد نبودم
این درحالیه که انقدر خوب دوش گرفتم و غیره که هیچ کس نفهمید بلد نبودم
دوستان احیانا جایی سراغ دارین که امکان پرداخت آنلاین از خارج از کشور داشته باشه و بشه ازش کادو گرفت فرستاد تو تهران؟
گلفروشی رو بلدم خودم، جز اون.
مثلا محصولات چرم
یه چیزی که به درد تولد دو تا مرد گنده بخوره
گلفروشی رو بلدم خودم، جز اون.
مثلا محصولات چرم
یه چیزی که به درد تولد دو تا مرد گنده بخوره
August 2, 2025 at 6:59 AM
دوستان احیانا جایی سراغ دارین که امکان پرداخت آنلاین از خارج از کشور داشته باشه و بشه ازش کادو گرفت فرستاد تو تهران؟
گلفروشی رو بلدم خودم، جز اون.
مثلا محصولات چرم
یه چیزی که به درد تولد دو تا مرد گنده بخوره
گلفروشی رو بلدم خودم، جز اون.
مثلا محصولات چرم
یه چیزی که به درد تولد دو تا مرد گنده بخوره
رفتم مهد دنبالش، تو حیاط بودن، دیدم تنهایی و بی وسیلهی بازی نشسته رو نزدیکترین نیمکت به در، خیلی دور از بچهها و مربیا و زمین بازی.
بعد از بوس و بغل بهش گفتم چرا اینجا نشستی؟ گفت منتظر تو بودم.
بعد از بوس و بغل بهش گفتم چرا اینجا نشستی؟ گفت منتظر تو بودم.
July 23, 2025 at 7:47 PM
رفتم مهد دنبالش، تو حیاط بودن، دیدم تنهایی و بی وسیلهی بازی نشسته رو نزدیکترین نیمکت به در، خیلی دور از بچهها و مربیا و زمین بازی.
بعد از بوس و بغل بهش گفتم چرا اینجا نشستی؟ گفت منتظر تو بودم.
بعد از بوس و بغل بهش گفتم چرا اینجا نشستی؟ گفت منتظر تو بودم.
احتمالا همینش برا من غیر جالبه. میام میخونمتون کیف میکنم ولی یه جور خستهکنندهای آدما شبیه همن. شبیه گروه تلگرامه.
یا شاید به نظرم لباس به اندازه کافی مناسب ندارم.
یه همچین چیزی
یا شاید به نظرم لباس به اندازه کافی مناسب ندارم.
یه همچین چیزی
این اولین سوشال مدیا با اکانت عمومیه که دیاسپورای فارسی توش غالبه برای من. خیلی جالبه.
July 14, 2025 at 7:09 PM
احتمالا همینش برا من غیر جالبه. میام میخونمتون کیف میکنم ولی یه جور خستهکنندهای آدما شبیه همن. شبیه گروه تلگرامه.
یا شاید به نظرم لباس به اندازه کافی مناسب ندارم.
یه همچین چیزی
یا شاید به نظرم لباس به اندازه کافی مناسب ندارم.
یه همچین چیزی
در سایه ایزد تبارک
عید همگی بود مبارک
عید همگی بود مبارک
March 20, 2025 at 2:38 PM
در سایه ایزد تبارک
عید همگی بود مبارک
عید همگی بود مبارک
چون توییتر از کار افتاده و باید حتما همین الان بگم:
دخترم این شلواره رو گرفته دستش اومده تو فروشگاه بهم میگه ماما «شاید» «قطعا» به همچین شلوار «دیسکو»یی نیاز داشته باشم.
دخترم این شلواره رو گرفته دستش اومده تو فروشگاه بهم میگه ماما «شاید» «قطعا» به همچین شلوار «دیسکو»یی نیاز داشته باشم.
March 10, 2025 at 5:08 PM
چون توییتر از کار افتاده و باید حتما همین الان بگم:
دخترم این شلواره رو گرفته دستش اومده تو فروشگاه بهم میگه ماما «شاید» «قطعا» به همچین شلوار «دیسکو»یی نیاز داشته باشم.
دخترم این شلواره رو گرفته دستش اومده تو فروشگاه بهم میگه ماما «شاید» «قطعا» به همچین شلوار «دیسکو»یی نیاز داشته باشم.
مگه ما خودمون کی هستیم که توییتر دیگه لیاقتمون رو نداشته باشه، و اینجا مگه برامون چیز کردن؟
March 1, 2025 at 7:14 AM
مگه ما خودمون کی هستیم که توییتر دیگه لیاقتمون رو نداشته باشه، و اینجا مگه برامون چیز کردن؟
دوستم نوشته:«
دیشب خواب مامانت رو دیدم
جوون بود و خوشگل
با یه پیرهن سفید که گلای ریز داشت
باردار بود. دیدمش گفتم وای بنفشه تو شکمشه
گفت ببین تو دلم بارون میباره
گوشمو گذاشتم رو دلش دیدم صدای دریا میاد
گفتم انگار داره شنا میکنه»
من ولی شنا بلد نیستم مامان! پارو میزنم
دیشب خواب مامانت رو دیدم
جوون بود و خوشگل
با یه پیرهن سفید که گلای ریز داشت
باردار بود. دیدمش گفتم وای بنفشه تو شکمشه
گفت ببین تو دلم بارون میباره
گوشمو گذاشتم رو دلش دیدم صدای دریا میاد
گفتم انگار داره شنا میکنه»
من ولی شنا بلد نیستم مامان! پارو میزنم
March 22, 2024 at 6:08 PM
دوستم نوشته:«
دیشب خواب مامانت رو دیدم
جوون بود و خوشگل
با یه پیرهن سفید که گلای ریز داشت
باردار بود. دیدمش گفتم وای بنفشه تو شکمشه
گفت ببین تو دلم بارون میباره
گوشمو گذاشتم رو دلش دیدم صدای دریا میاد
گفتم انگار داره شنا میکنه»
من ولی شنا بلد نیستم مامان! پارو میزنم
دیشب خواب مامانت رو دیدم
جوون بود و خوشگل
با یه پیرهن سفید که گلای ریز داشت
باردار بود. دیدمش گفتم وای بنفشه تو شکمشه
گفت ببین تو دلم بارون میباره
گوشمو گذاشتم رو دلش دیدم صدای دریا میاد
گفتم انگار داره شنا میکنه»
من ولی شنا بلد نیستم مامان! پارو میزنم
امشب موقع مسواک زدن بهش گفتم دیدی دندون دائمی کوچولوت چقدر قشنگه؟ گفت آره پری دندون برام آوردتش.
چرا به ذهن خودم نرسیده بود قصه به این زیبایی؟
مغز پیر و درموندهام حتی یه لحظه به رویش دندان تازه فکر نکرده بود.
چه قشنگن قصه های ذهن تر و تازهی خودش
چرا به ذهن خودم نرسیده بود قصه به این زیبایی؟
مغز پیر و درموندهام حتی یه لحظه به رویش دندان تازه فکر نکرده بود.
چه قشنگن قصه های ذهن تر و تازهی خودش
قسمت غمانگیزش البته این بود که وقتی پرسیدم چی دوست داری برات بیاره. گفت میشه دندونم رو برام بیاره؟
ای دندون تو چی شدی آخه یهویی
ای دندون تو چی شدی آخه یهویی
March 21, 2024 at 9:24 PM
امشب موقع مسواک زدن بهش گفتم دیدی دندون دائمی کوچولوت چقدر قشنگه؟ گفت آره پری دندون برام آوردتش.
چرا به ذهن خودم نرسیده بود قصه به این زیبایی؟
مغز پیر و درموندهام حتی یه لحظه به رویش دندان تازه فکر نکرده بود.
چه قشنگن قصه های ذهن تر و تازهی خودش
چرا به ذهن خودم نرسیده بود قصه به این زیبایی؟
مغز پیر و درموندهام حتی یه لحظه به رویش دندان تازه فکر نکرده بود.
چه قشنگن قصه های ذهن تر و تازهی خودش
روز اول فروردین بعد از کار بچه رو از مهد گرفتم رفتیم زمین بازی و با مادر یکی از بچههای مهد که تا حالا جز سلام و لبخند با هم نداشتیم حرف زدم.
دربارهی مشکلات بارداری و سقط جنینش قبل از پسرش برام گفت و اینکه دیگه بچه نمیخواد. منم گفتم مادرم چند روز قبل از زایمانم مرد و منم بچه نمیخوام.
دربارهی مشکلات بارداری و سقط جنینش قبل از پسرش برام گفت و اینکه دیگه بچه نمیخواد. منم گفتم مادرم چند روز قبل از زایمانم مرد و منم بچه نمیخوام.
March 20, 2024 at 5:50 PM
روز اول فروردین بعد از کار بچه رو از مهد گرفتم رفتیم زمین بازی و با مادر یکی از بچههای مهد که تا حالا جز سلام و لبخند با هم نداشتیم حرف زدم.
دربارهی مشکلات بارداری و سقط جنینش قبل از پسرش برام گفت و اینکه دیگه بچه نمیخواد. منم گفتم مادرم چند روز قبل از زایمانم مرد و منم بچه نمیخوام.
دربارهی مشکلات بارداری و سقط جنینش قبل از پسرش برام گفت و اینکه دیگه بچه نمیخواد. منم گفتم مادرم چند روز قبل از زایمانم مرد و منم بچه نمیخوام.
اومدم «آمده نوروز در ایران زمین» پلی کنم، دیدم کسی که نیست، با خودم هم رودرواسی که ندارم به جاش اینو گذاشتم یه دل سیر که نه (دلم از گریه سیر نمیشه) ولی یه دل معمولی گریه کردم.
youtu.be/9-QH5C8XzZc?...
youtu.be/9-QH5C8XzZc?...
March 19, 2024 at 10:12 AM
اومدم «آمده نوروز در ایران زمین» پلی کنم، دیدم کسی که نیست، با خودم هم رودرواسی که ندارم به جاش اینو گذاشتم یه دل سیر که نه (دلم از گریه سیر نمیشه) ولی یه دل معمولی گریه کردم.
youtu.be/9-QH5C8XzZc?...
youtu.be/9-QH5C8XzZc?...
قلبم تیر کشید از دیدن جوونهی دندون دائمی بچهام.
بچه غیر قابل پیشبینیم که قبل از پنج سالگی داره دندون دائمی در میاره.
بچه غیر قابل پیشبینیم که قبل از پنج سالگی داره دندون دائمی در میاره.
March 17, 2024 at 11:56 AM
قلبم تیر کشید از دیدن جوونهی دندون دائمی بچهام.
بچه غیر قابل پیشبینیم که قبل از پنج سالگی داره دندون دائمی در میاره.
بچه غیر قابل پیشبینیم که قبل از پنج سالگی داره دندون دائمی در میاره.
مادر کتابی که میخونم یکماه بعد از اینکه همسرش ترکش کرده به بچههاش میگه «امشب باباتون میاد، همه باید کاری کنیم که دیگه نره»
March 15, 2024 at 8:05 AM
مادر کتابی که میخونم یکماه بعد از اینکه همسرش ترکش کرده به بچههاش میگه «امشب باباتون میاد، همه باید کاری کنیم که دیگه نره»
اولین کاری که بعد از دعوا با رییسم کردم این بود که عکس سه در چهار دخترم رو از رو میز کارم برداشتم.
دیگه امن نبود. آدما دیگه آشنا نبودن.
دیگه امن نبود. آدما دیگه آشنا نبودن.
March 14, 2024 at 7:44 PM
اولین کاری که بعد از دعوا با رییسم کردم این بود که عکس سه در چهار دخترم رو از رو میز کارم برداشتم.
دیگه امن نبود. آدما دیگه آشنا نبودن.
دیگه امن نبود. آدما دیگه آشنا نبودن.
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم؟
March 11, 2024 at 7:01 PM
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم؟
دوستم بعد از مهاجرت برای اولین بار بلیط گرفته بره ایران، براش نوشتم اولین بار خیلی خوش میگذره، دقیقا همون موقع که داشتم مینوشتم میدونستم راستش اینه که تا وقتی آدم مادر داره خیلی خوش میگذره.
March 11, 2024 at 5:38 AM
دوستم بعد از مهاجرت برای اولین بار بلیط گرفته بره ایران، براش نوشتم اولین بار خیلی خوش میگذره، دقیقا همون موقع که داشتم مینوشتم میدونستم راستش اینه که تا وقتی آدم مادر داره خیلی خوش میگذره.
هر چی به گای بیشتری میرم طنز بهتری در زبان روزمرهام جاری و ساری میشه. الان ریا نباشه در حد جمالزاده ام.
March 8, 2024 at 6:56 PM
هر چی به گای بیشتری میرم طنز بهتری در زبان روزمرهام جاری و ساری میشه. الان ریا نباشه در حد جمالزاده ام.
دیروز بعد از مهد دیدم دندون پایینش نیست. هیچ کس هم خبر نداره چی شده، قبلش هم ندیده بودیم لق شده باشه. نه خونی اومده، نه دردی...برای افتادنش هم زوده..
امروز صبح میگه پری دندون برام چی آورده؟
درسته که معلوم نیست چی شده و افتادن یا شکستنش غیرمترقبه بوده ولی دلیل نمیشه پری دندون پشت گوش بندازه.
امروز صبح میگه پری دندون برام چی آورده؟
درسته که معلوم نیست چی شده و افتادن یا شکستنش غیرمترقبه بوده ولی دلیل نمیشه پری دندون پشت گوش بندازه.
March 5, 2024 at 8:35 AM
دیروز بعد از مهد دیدم دندون پایینش نیست. هیچ کس هم خبر نداره چی شده، قبلش هم ندیده بودیم لق شده باشه. نه خونی اومده، نه دردی...برای افتادنش هم زوده..
امروز صبح میگه پری دندون برام چی آورده؟
درسته که معلوم نیست چی شده و افتادن یا شکستنش غیرمترقبه بوده ولی دلیل نمیشه پری دندون پشت گوش بندازه.
امروز صبح میگه پری دندون برام چی آورده؟
درسته که معلوم نیست چی شده و افتادن یا شکستنش غیرمترقبه بوده ولی دلیل نمیشه پری دندون پشت گوش بندازه.
وسط بازیِ دخترم گوسالههه رفت دنبال آقای مزرعهدار بهش گفت کمک کمک آقای مزرعهدار لطفا بیا مادر ما رو بدوش.
دقیقا با همین ادبیات
دقیقا با همین ادبیات
March 3, 2024 at 7:32 PM
وسط بازیِ دخترم گوسالههه رفت دنبال آقای مزرعهدار بهش گفت کمک کمک آقای مزرعهدار لطفا بیا مادر ما رو بدوش.
دقیقا با همین ادبیات
دقیقا با همین ادبیات
کی اینوایت کد جایزه میدن؟
July 3, 2023 at 10:37 AM
کی اینوایت کد جایزه میدن؟