Aida
@aidakhanoom.bsky.social
پیغام دوستم رو خوندم و هاج و واج موندم از چیزی که سرش اومده. فکر کردم چطور آدما میتونن اینجور هیولا باشن؟ یادم افتاد همونطور که خانوادهی مادرم تو روزای سخت ما هیولا شدن.
July 12, 2025 at 2:01 PM
پیغام دوستم رو خوندم و هاج و واج موندم از چیزی که سرش اومده. فکر کردم چطور آدما میتونن اینجور هیولا باشن؟ یادم افتاد همونطور که خانوادهی مادرم تو روزای سخت ما هیولا شدن.
بدنم برنمیگرده.
دیشب خواب دیدم دزد زده به خونهم و سهپایه و نقاشیهام رو برده و قفلهای در رو هم کنده.
ساعت ۳ ازخواب پریدم هوا روشن شد،تا ساعت ۶ دو بار صبحانه خوردم.
نیم ساعت پیش زنگ زدم و نمایشگاهی که قرار بود تو کرمانشاه داشته باشم رو
کلاً کنسل کردم.
تا آخر تابستون روی حالت بقا میمونم.
دیشب خواب دیدم دزد زده به خونهم و سهپایه و نقاشیهام رو برده و قفلهای در رو هم کنده.
ساعت ۳ ازخواب پریدم هوا روشن شد،تا ساعت ۶ دو بار صبحانه خوردم.
نیم ساعت پیش زنگ زدم و نمایشگاهی که قرار بود تو کرمانشاه داشته باشم رو
کلاً کنسل کردم.
تا آخر تابستون روی حالت بقا میمونم.
July 4, 2025 at 8:47 AM
بدنم برنمیگرده.
دیشب خواب دیدم دزد زده به خونهم و سهپایه و نقاشیهام رو برده و قفلهای در رو هم کنده.
ساعت ۳ ازخواب پریدم هوا روشن شد،تا ساعت ۶ دو بار صبحانه خوردم.
نیم ساعت پیش زنگ زدم و نمایشگاهی که قرار بود تو کرمانشاه داشته باشم رو
کلاً کنسل کردم.
تا آخر تابستون روی حالت بقا میمونم.
دیشب خواب دیدم دزد زده به خونهم و سهپایه و نقاشیهام رو برده و قفلهای در رو هم کنده.
ساعت ۳ ازخواب پریدم هوا روشن شد،تا ساعت ۶ دو بار صبحانه خوردم.
نیم ساعت پیش زنگ زدم و نمایشگاهی که قرار بود تو کرمانشاه داشته باشم رو
کلاً کنسل کردم.
تا آخر تابستون روی حالت بقا میمونم.
دقیقاً دو ساعت و نیم شد که قراره پا شم برم ورزش. مغزم خوشحاله که دوباره دوش و صبونه و جمعه داریم اما بدنم خسته و کوفته رو تخت مونده.
June 27, 2025 at 7:03 AM
دقیقاً دو ساعت و نیم شد که قراره پا شم برم ورزش. مغزم خوشحاله که دوباره دوش و صبونه و جمعه داریم اما بدنم خسته و کوفته رو تخت مونده.
به نظر میرسه همه چی تموم شده، من م برگشتم خونه. صبح م گلا رو آب دادم و سلام همسایه رو جواب دادم و برگشتم به روزمرگی؛ اما یه چیزی تو من واین خونه و این شهر عوض شده که نمیدونم چیه و باید باهاش چه کنم.
جون تکون خوردن ندارم.
جون تکون خوردن ندارم.
June 26, 2025 at 1:32 PM
به نظر میرسه همه چی تموم شده، من م برگشتم خونه. صبح م گلا رو آب دادم و سلام همسایه رو جواب دادم و برگشتم به روزمرگی؛ اما یه چیزی تو من واین خونه و این شهر عوض شده که نمیدونم چیه و باید باهاش چه کنم.
جون تکون خوردن ندارم.
جون تکون خوردن ندارم.
همین که این افاضات رو که براتون کردم، تق تق شدید شد و رسماً از درونم گذشت. جهت دود و دست مردم میگفت فاطمی ولیعصر. عه باز م شروع شد:))))
June 15, 2025 at 12:22 PM
همین که این افاضات رو که براتون کردم، تق تق شدید شد و رسماً از درونم گذشت. جهت دود و دست مردم میگفت فاطمی ولیعصر. عه باز م شروع شد:))))
وضعیت هنوز برام مث خوابه. دو شب گذشته رو با بچهها سر کردم. صداها تو شب ترسناکتر از روزه. فکر کردم برای دووم آوردن باید محتوای کمتری رو تو اینترنت دنبال کنم. تا الان گفتهم امشب میخوامخونهی خودم تنها باشم. با یه تعداد کمی آدم حرف بزنم. به کم نقاشی کنم. همینا.
June 15, 2025 at 11:47 AM
وضعیت هنوز برام مث خوابه. دو شب گذشته رو با بچهها سر کردم. صداها تو شب ترسناکتر از روزه. فکر کردم برای دووم آوردن باید محتوای کمتری رو تو اینترنت دنبال کنم. تا الان گفتهم امشب میخوامخونهی خودم تنها باشم. با یه تعداد کمی آدم حرف بزنم. به کم نقاشی کنم. همینا.
دیدم حرف جشن عروسیه، یادم افتاد چند سال پیش یکی از فامیلامون عروسیش خواهرم رو دعوت کرد، من رو دعوت نکرد؛ گفته بودن عروسی جووناس.
May 8, 2025 at 6:56 AM
دیدم حرف جشن عروسیه، یادم افتاد چند سال پیش یکی از فامیلامون عروسیش خواهرم رو دعوت کرد، من رو دعوت نکرد؛ گفته بودن عروسی جووناس.
روز سوم تعطیلاته و من دارم از بیورزشی خل میشم، ما را به اعتیاد خود این گمان نبود.
March 23, 2025 at 10:13 AM
روز سوم تعطیلاته و من دارم از بیورزشی خل میشم، ما را به اعتیاد خود این گمان نبود.
خروسخون آخرین روزهای سال اومدهم ناخن درست کنم و صندلی بغلی داره ماجرای دنگ دیت اول تعریف میکنه.
March 18, 2025 at 4:35 AM
خروسخون آخرین روزهای سال اومدهم ناخن درست کنم و صندلی بغلی داره ماجرای دنگ دیت اول تعریف میکنه.
دوست سابق زحمت کشید چند روز پیش پیام بلندبالایی داد که صد دفعه خوندهمش. نه از دلتنگی برای اون، از دلتنگی برای آیدایی که هنوز تو ذهن اونه و من دیگه اون آدم نیستم.
March 5, 2025 at 4:12 AM
دوست سابق زحمت کشید چند روز پیش پیام بلندبالایی داد که صد دفعه خوندهمش. نه از دلتنگی برای اون، از دلتنگی برای آیدایی که هنوز تو ذهن اونه و من دیگه اون آدم نیستم.
برای وقت ابروی اسفندم، ۱۰۰ تومن بیعانه دادهم. وقت خودم پشم.
March 4, 2025 at 2:44 PM
برای وقت ابروی اسفندم، ۱۰۰ تومن بیعانه دادهم. وقت خودم پشم.
برای اولین بار در عمرم به همکارام گفتم آخر ساله نریم با هم یه شام بخوریم؟
ظاهراً اینکه خودمو نمیشناسم فقط به خاطر تغییرات سایزم نیس، روحیاتم م هس.
ظاهراً اینکه خودمو نمیشناسم فقط به خاطر تغییرات سایزم نیس، روحیاتم م هس.
March 2, 2025 at 12:38 PM
برای اولین بار در عمرم به همکارام گفتم آخر ساله نریم با هم یه شام بخوریم؟
ظاهراً اینکه خودمو نمیشناسم فقط به خاطر تغییرات سایزم نیس، روحیاتم م هس.
ظاهراً اینکه خودمو نمیشناسم فقط به خاطر تغییرات سایزم نیس، روحیاتم م هس.
رسیدم به اونجای زندگی که آخ جووون امروز جلسه پشت جلسه داریم و حواسم از زندگی پرت میشه.
March 2, 2025 at 5:09 AM
رسیدم به اونجای زندگی که آخ جووون امروز جلسه پشت جلسه داریم و حواسم از زندگی پرت میشه.
پریروز زیر دست ماسوس همیشه ساکت مث سگ داشتم درد میکشیدم و هیچی نمیگفتم که گنگم نیاد پایین و فکر نکنه لوسم، آخراش زیر لب گفت شت باز نمیشه؛ هیچی دیگه قفل بیان احساساتم شکست و موقع خدافظی رسیدیم به فلانی رو از طرف من میبوسی؟
March 2, 2025 at 5:01 AM
پریروز زیر دست ماسوس همیشه ساکت مث سگ داشتم درد میکشیدم و هیچی نمیگفتم که گنگم نیاد پایین و فکر نکنه لوسم، آخراش زیر لب گفت شت باز نمیشه؛ هیچی دیگه قفل بیان احساساتم شکست و موقع خدافظی رسیدیم به فلانی رو از طرف من میبوسی؟
کم زندگی سخته، من م مریض مریض هی میرم ورزش و ماساژ بدنم م بگیره راه ساده م نتونم برم.
March 2, 2025 at 4:50 AM
کم زندگی سخته، من م مریض مریض هی میرم ورزش و ماساژ بدنم م بگیره راه ساده م نتونم برم.
دیروز بعد از هفتهها و روزها رفتیم بیرون و ناهار چرب و مفصل با فراغ بال خوردم، مث که بدنم خیلی خوشش اومده از ۶ صبح که بیدار شدهم دلم چلو میخواد.
March 1, 2025 at 3:31 AM
دیروز بعد از هفتهها و روزها رفتیم بیرون و ناهار چرب و مفصل با فراغ بال خوردم، مث که بدنم خیلی خوشش اومده از ۶ صبح که بیدار شدهم دلم چلو میخواد.
باورم نمیشه زنده موندم و دیدم ساعت از ۵ گذشته و هوا روشنه.
February 24, 2025 at 1:54 PM
باورم نمیشه زنده موندم و دیدم ساعت از ۵ گذشته و هوا روشنه.
میخوام برم به مدیریت بگم مزد منو میشه هفتگی بدین؟ نمیتونم دخل و خرجمو تا سر ماه تنظیم کنم.
February 24, 2025 at 9:21 AM
میخوام برم به مدیریت بگم مزد منو میشه هفتگی بدین؟ نمیتونم دخل و خرجمو تا سر ماه تنظیم کنم.
اینجوریام که واقعاً یه روز این زندگیم جوری میشه که بتونم واسه سفر نوروز از اول اسفند برنامه بچینم؟ اصن سفر خارج و فلان نهها، بگو یه قم ساده.
February 24, 2025 at 7:27 AM
اینجوریام که واقعاً یه روز این زندگیم جوری میشه که بتونم واسه سفر نوروز از اول اسفند برنامه بچینم؟ اصن سفر خارج و فلان نهها، بگو یه قم ساده.
سپندارمذگانتون مبارک عشقا.
February 23, 2025 at 11:38 AM
سپندارمذگانتون مبارک عشقا.
فارغ از حال و احوال دنیا، اسفند و نو شدن سال یه حال تحول و حول حالنایی توم راه میندازه که حتی کمش م غنیمته.
February 23, 2025 at 10:28 AM
فارغ از حال و احوال دنیا، اسفند و نو شدن سال یه حال تحول و حول حالنایی توم راه میندازه که حتی کمش م غنیمته.
هر کی م میرسه بهم میگه وای چقدر لاغر شدی، ورزش میکنی؟ دیگه لاغر نشو. لامصبا من سالهاس ورزش میکنم، دو زار م احتمال بدین تو این ۲۵ روزی که بیمارستان موندم اگه روزی یه وعده م غذا کم خورده باشم وزنم میاد پایین، وضع اعصاب و زندگیم به کنار.
February 21, 2025 at 5:33 PM
هر کی م میرسه بهم میگه وای چقدر لاغر شدی، ورزش میکنی؟ دیگه لاغر نشو. لامصبا من سالهاس ورزش میکنم، دو زار م احتمال بدین تو این ۲۵ روزی که بیمارستان موندم اگه روزی یه وعده م غذا کم خورده باشم وزنم میاد پایین، وضع اعصاب و زندگیم به کنار.
مدیریت تو گروه شرکت اطلاعات یه محصول رو خواستن، همه اینترنت تحقیق کردن فقط آیداخانوم بود که راه افتاد دم دکونا تحقیقات محلی کرد. اینقدر پایبند به سنتها.
February 21, 2025 at 1:11 PM
مدیریت تو گروه شرکت اطلاعات یه محصول رو خواستن، همه اینترنت تحقیق کردن فقط آیداخانوم بود که راه افتاد دم دکونا تحقیقات محلی کرد. اینقدر پایبند به سنتها.
قراره اردیبهشت اول اردیبهشت نمایشگاه داشته داشته باشم و هنوز وقت نکردهم دست به رنگ و قلم بزنم. بعد مرگم تو مستندم گواهی بدین دنیا سال ۱۴۰۳ به این هنرمند مردمی قد یه مجموعه کار مجال نداد.
February 18, 2025 at 4:50 AM
قراره اردیبهشت اول اردیبهشت نمایشگاه داشته داشته باشم و هنوز وقت نکردهم دست به رنگ و قلم بزنم. بعد مرگم تو مستندم گواهی بدین دنیا سال ۱۴۰۳ به این هنرمند مردمی قد یه مجموعه کار مجال نداد.
ساعت ۶ صب نشستم تو اسنپ راننده بهم شکلات داد، قیافهی من با ماتیک م شبیه کامتلخاس فرنگیس؟
February 17, 2025 at 10:17 AM
ساعت ۶ صب نشستم تو اسنپ راننده بهم شکلات داد، قیافهی من با ماتیک م شبیه کامتلخاس فرنگیس؟