پیش‌تر آ، روی تو جز نور نیست
مولوی

این دلتنگی چیست، که ما را هلاک می کند

نه
پُر نمی‌شود هرگز
خالیِ جای آن‌ها که آشنا کردند ما را با دلتنگی

.
..
…
ستاره ها پشت پلک تو
پنهان میان دستان مشتاق او
پر می کشند…
به آرامی چشم هایش را می بوسم
تا با خیال پروانه
پرواز را دوباره آغوش کشند
…
..
.

*از طرف یک‌ دوست

‌تو شبی در انتظاری
ننشسته‌ای چه دانی
سعدی

به چه کار آیدت آن دل که به جانان نسپاری؟
سعدی

قراری چون ندارد جانم اینجا
دل خود را چه می‌رنجانم اینجا؟