امروز ده صبح تحویل داده شد.
خوشحالم🥲
سیزده آبان هزار و چهارصد و چهار
امروز ده صبح تحویل داده شد.
خوشحالم🥲
سیزده آبان هزار و چهارصد و چهار
بیست مهر هزار و چهارصد و چهار
بیست مهر هزار و چهارصد و چهار
دردی که میکشم
در هیچ کلمه ای نمیگنجه.
کاش به هیچ انسانی امید و بال پرواز ندید و بعد توی قفس حبسش نکنید.
چون هر ثانیه مردن رو آرزو میکنه ولی نمیمیره!
دردی که میکشم
در هیچ کلمه ای نمیگنجه.
کاش به هیچ انسانی امید و بال پرواز ندید و بعد توی قفس حبسش نکنید.
چون هر ثانیه مردن رو آرزو میکنه ولی نمیمیره!
چهاردهم خرداد سال هزار و چهارصد و چهار
فقط نوشتم که این شب تلخ را فراموش نکنم.
چهاردهم خرداد سال هزار و چهارصد و چهار
فقط نوشتم که این شب تلخ را فراموش نکنم.
رو به چی تشبیه کنم که عمق دردش رو حس کنید؟
نمیدونم...
فقط میگم خیلی سخته...سخت
رو به چی تشبیه کنم که عمق دردش رو حس کنید؟
نمیدونم...
فقط میگم خیلی سخته...سخت
به امید داشتن روزهای خوب و شاد
برای من و همه!
به امید داشتن روزهای خوب و شاد
برای من و همه!
چه دنیای رو به زوالی دارم...
چه دنیای رو به زوالی دارم...
از یک ترس بی نهایت
از یک ترس بی نهایت
یک نشونه
یک دریچه ی نور
احتیاج دارم ببینم خدا به شکلی که در کودکی توی ذهنم بود، منو می بینه و مراقب منه.
یک نشونه
یک دریچه ی نور
احتیاج دارم ببینم خدا به شکلی که در کودکی توی ذهنم بود، منو می بینه و مراقب منه.
ناز این بلای اون حسرت دل عذاب عالم
هر چی باید همه تکتک بکشن ما کشیدیم که
زندگی میگن برای زندههاست اما خدایا
بسکه ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که
دل میگه باز فردارو از نو بساز
ای دل غافل دبگه از ما گذشت
ناز این بلای اون حسرت دل عذاب عالم
هر چی باید همه تکتک بکشن ما کشیدیم که
زندگی میگن برای زندههاست اما خدایا
بسکه ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که
دل میگه باز فردارو از نو بساز
ای دل غافل دبگه از ما گذشت
زهرشون کم میشه
گاهی حتی خنده دار میشن
البته اگه به آدم درستش بگی.
زهرشون کم میشه
گاهی حتی خنده دار میشن
البته اگه به آدم درستش بگی.
خواب بعد از ظهر کنار بخاری که مامان
پتو انداخته روم و من خیس عرق شدم و باید پاشم ادامه ی روزنامه دیواری رو برای دهه فجر درست کنم...
خواب بعد از ظهر کنار بخاری که مامان
پتو انداخته روم و من خیس عرق شدم و باید پاشم ادامه ی روزنامه دیواری رو برای دهه فجر درست کنم...
منتظر جواب پیامی موندن که جوابش میتونست خوشحال کننده باشه، ولی جوابی دریافت نشد
بودن توی ازدحام مترو و عطسه و سرفه.
شرکت در یک تولد که تنها چیزی که نداشت رقص و جشن و شادی بود
و تکرار عصبانیت و غمگین شدن!
چه روز سختی😣
منتظر جواب پیامی موندن که جوابش میتونست خوشحال کننده باشه، ولی جوابی دریافت نشد
بودن توی ازدحام مترو و عطسه و سرفه.
شرکت در یک تولد که تنها چیزی که نداشت رقص و جشن و شادی بود
و تکرار عصبانیت و غمگین شدن!
چه روز سختی😣
با حرص صبحانه خوردم
و نفرت به اطراف خیره شدم
تا شب خدا به خیر کنه😉
با حرص صبحانه خوردم
و نفرت به اطراف خیره شدم
تا شب خدا به خیر کنه😉
این روزها که نمیتونم ورزش و پیاده روی کنم، باید جلوی هوس خوردن رو میگرفتم.😐
دلم میخواد سی ساله باشم با پنجاه و چهار کیلو وزن😣
این روزها که نمیتونم ورزش و پیاده روی کنم، باید جلوی هوس خوردن رو میگرفتم.😐
دلم میخواد سی ساله باشم با پنجاه و چهار کیلو وزن😣
همون بهتر که صبح نشه!
همون بهتر که صبح نشه!
یک بار هم باید به جای حمله کردن به دیگران و حاضر جوابی، روی کارهایی که نباید انجام میدادیم، دقت کنیم.
شاید اگه بقیه در مورد ما نظر بیخود و چرت و پرت دارند، نتیجهی رفتار ماست!
یک بار هم باید به جای حمله کردن به دیگران و حاضر جوابی، روی کارهایی که نباید انجام میدادیم، دقت کنیم.
شاید اگه بقیه در مورد ما نظر بیخود و چرت و پرت دارند، نتیجهی رفتار ماست!
دنبال کسی بودم که عصبانیتم را سرش خالی کنم. کسی نبود دق کردم!
دنبال کسی بودم که عصبانیتم را سرش خالی کنم. کسی نبود دق کردم!
باید خودمو پیدا کنم ببینم چی میخوام چی نمیخوام
برم برام خرید کنم
بعد تدارک شام واسم ببینم و همه رو دعوت کنم بیان پیشم و همه با هم واسم دعاهای خوب کنیم و ...
کلی کار دارم!
باید خودمو پیدا کنم ببینم چی میخوام چی نمیخوام
برم برام خرید کنم
بعد تدارک شام واسم ببینم و همه رو دعوت کنم بیان پیشم و همه با هم واسم دعاهای خوب کنیم و ...
کلی کار دارم!
اشکم در میاد.
چطور ورق همه چی برگشت؟
چطور سقوط کردم؟
چطور به این شب ها رسیدم؟
نمیدونم..
و دیگه هم دونستنش دردی ازم دوا نمیکنه.
دی ماه هزار و چهارصد و سه
اشکم در میاد.
چطور ورق همه چی برگشت؟
چطور سقوط کردم؟
چطور به این شب ها رسیدم؟
نمیدونم..
و دیگه هم دونستنش دردی ازم دوا نمیکنه.
دی ماه هزار و چهارصد و سه