نجاتم بده
اگر میتوانی
به هنگامهی طوفان
در میانهی امواج دریا
گرفتار آمدهام
نجاتم بده
اگر میتوانی
نجاتم بده
اگر میتوانی
به هنگامهی طوفان
در میانهی امواج دریا
گرفتار آمدهام
نجاتم بده
اگر میتوانی
امشب با دختری حرف زدم که آدمی به جوانمردی، آزادگی و بزرگمنشی او تا به اکنون در طول عمرم ندیدم و افسوس و صد افسوس که دوست من نیست و چه خوشبخت کسانی که با این چنین آدمی دوست هستند.
و همچنین باید به والدین او درودی بیکاران فرستاد.
امشب با دختری حرف زدم که آدمی به جوانمردی، آزادگی و بزرگمنشی او تا به اکنون در طول عمرم ندیدم و افسوس و صد افسوس که دوست من نیست و چه خوشبخت کسانی که با این چنین آدمی دوست هستند.
و همچنین باید به والدین او درودی بیکاران فرستاد.
الان باز بهش پیام دادم بیا امشب با هم صحبت کنیم. خدا کنه جواب رد نده
الان باز بهش پیام دادم بیا امشب با هم صحبت کنیم. خدا کنه جواب رد نده
1_خودش اون آهنگ رو برام فرستاده
2_ واقعا خیلی باهوشه
1_خودش اون آهنگ رو برام فرستاده
2_ واقعا خیلی باهوشه
دقیقا الان همون به چخ رفتن زیادی رو دارم احساس میکنم:)
دقیقا الان همون به چخ رفتن زیادی رو دارم احساس میکنم:)
چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را
به هر طرف بکشانم
چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را
به هر طرف بکشانم
دارم خودم رو میکشم تا بهش نگم🤦♂️
دارم خودم رو میکشم تا بهش نگم🤦♂️
دارم خودم رو میکشم تا بهش نگم🤦♂️
از نشدن خسته شدم
از نشدن خسته شدم
آنچنان دور از توام
که امیدی برای باز دیدارت در من نیست
و آنچنان نزدیک به منی
که یارای رهایی از خیالت در خود نمیبینم.
آنچنان دور از توام
که امیدی برای باز دیدارت در من نیست
و آنچنان نزدیک به منی
که یارای رهایی از خیالت در خود نمیبینم.
آمدی
باز آمدی
و من چگونه گویمت
این همه انتظار را
انتظار تنها ماندگان را
و چگونه گویمت
این همه دلتنگی را
دلتنگی از اسب افتادگان را
و نبودی تا ببینی
چگونه این چنین بهاران و تابستانهایمان را
به امید باز دیدارت رها کردیم.
آمدی
باز آمدی
و من چگونه گویمت
این همه انتظار را
انتظار تنها ماندگان را
و چگونه گویمت
این همه دلتنگی را
دلتنگی از اسب افتادگان را
و نبودی تا ببینی
چگونه این چنین بهاران و تابستانهایمان را
به امید باز دیدارت رها کردیم.
مگر با رویای این "اتفاق" نبود که در زیر درخت بید زمان را به بند کشیدیم و سرخوشانه آن را به کشتن دادیم؟
چه میدانستیم که روزگار ما را به بازی گرفته است تا همزمان هم رویایمان را از دست دهیم و هم کمر به قتل زمان ببندیم!
مگر با رویای این "اتفاق" نبود که در زیر درخت بید زمان را به بند کشیدیم و سرخوشانه آن را به کشتن دادیم؟
چه میدانستیم که روزگار ما را به بازی گرفته است تا همزمان هم رویایمان را از دست دهیم و هم کمر به قتل زمان ببندیم!
و به دنبالت میگشتم دیوانهوار
اما حتی در آنجا هم
نشانی از تو نیافتم
و با دلی پر درد از خواب پریدم.
و به دنبالت میگشتم دیوانهوار
اما حتی در آنجا هم
نشانی از تو نیافتم
و با دلی پر درد از خواب پریدم.
یعنی به معنای واقعی کلمه دارم با یه دست nتا هندونه بر میدارم:)
یعنی به معنای واقعی کلمه دارم با یه دست nتا هندونه بر میدارم:)
بودن جهنم حتمی است."
رابرت براونینگ
بودن جهنم حتمی است."
رابرت براونینگ
اشک است، آه است.
عشقی است که نمیپاید.
اشک است، آه است.
عشقی است که نمیپاید.