Peacock_45
mehri16.bsky.social
Peacock_45
@mehri16.bsky.social
من همون دو تا پای خسته ام!
رفتم Home Depot و Dick’s Lumber 😁
از دو نفر از خانواده‌ام خیلی عصبانی هستم طوری‌ که نمیخوام امشب ببینمشون و قرار با خودم اینکه که no show!
به جاش میخوام چی کار کنم خوبه؟!
شومینه رو تعمیر کنم و سوسیس بندری درست کنم 🙃
December 6, 2025 at 9:24 PM
از دو نفر از خانواده‌ام خیلی عصبانی هستم طوری‌ که نمیخوام امشب ببینمشون و قرار با خودم اینکه که no show!
به جاش میخوام چی کار کنم خوبه؟!
شومینه رو تعمیر کنم و سوسیس بندری درست کنم 🙃
December 6, 2025 at 6:16 PM
من یه دوستی دارم که خیلی خوبه فقط خیلییییی حرف میزنه!
December 5, 2025 at 7:09 AM
اگه رویای دیشبم رو سناریوی فیلم کنن، حتما از اونهایی میشه که جایزه‌های جشنواره‌های خاص رو میگیره 🙃
اسمش رو هم میذارم:
Cause and manner of death unidentified
December 2, 2025 at 4:56 PM
نوامبر شیرین هم تمام شد
November 30, 2025 at 11:54 PM
دیشب به مامانم تو خواب گفتم کاش دستم رو ول نکنی …
انگاری میدونستم قراره دستم رو رها کنه
November 30, 2025 at 12:38 AM
این پادکست نون و‌ پنیر پسته رو دوست داشتم به چند دلیل:
خیلی طولانی نیست که صدای مجری ها بره رو مُخت
خیلی ادایی نیست و حس میکنی واقعا اونجا نشستی داری معاشرت میکنی
از این حس های بعضی پادکست ها نمیده بهت که وای ما خیلی باسوادیم، شما که شنونده‌اید نه خیلی
سریال و کتابشون هم به روزه

😊
توروخدا بفرمایین پادکست میل کنین کامتون شیرین شه
November 28, 2025 at 9:06 PM
وحشی درونم رو‌ کنترل کردم که نگم
I’m not grateful for 4,752 km distance 😏
برام پیغام صوتی گذاشته که:

I’m grateful for you being in my life, you’re a blessing. Thank you for being with me. I can’t say enough thank you for you being in my life!

🫠🥰😊
November 28, 2025 at 4:16 AM
برام پیغام صوتی گذاشته که:

I’m grateful for you being in my life, you’re a blessing. Thank you for being with me. I can’t say enough thank you for you being in my life!

🫠🥰😊
November 28, 2025 at 2:56 AM
دیشب از خستگی ساعت ۱۰:۳۰ رفتم تو تخت و‌ فکر کنم ۱۰:۳۵ خوابیدم تا ۷:۳۰ صبح!
درسته که کل شب خواب آشفته دیدم اما واقعا ۹ ساعت خوابیدم! 😊
November 26, 2025 at 4:42 PM
حالا که حرف هدیه شد، این صفحه‌ی کازینِ منه. کارهای دستش قشنگن و برای هدیه دادن گزینه‌ی مناسبیه
تو ونکوور هم هستن
www.instagram.com/pichotaab?ig...
Login • Instagram
Welcome back to Instagram. Sign in to check out what your friends, family & interests have been capturing & sharing around the world.
www.instagram.com
November 25, 2025 at 10:50 PM
با توجه به ایده‌ی بسیار خوب زارا و تولد دو ماه آینده‌ی من، رفتم که ویش‌لیستم رو بنویسم 🎁
در راستای بحث کادو، من چند ساله خودم و بقیه رو راحت کردم، ویش‌لیست می‌دم با اطلاعات دقیق و لینک خرید. هم من راضیم هم خریداران کادو. البته در حالی‌که ابراز رضایت می‌کردن خودشون حاضر نشدن لیست بدن و چرخه متوقف شد.
November 25, 2025 at 6:03 AM
این رو بگم که رو دلم نمونه!
خشونت همیشه فیزیکی نیست! گاهی خشونت کلامی دردناک‌تر از هر ضربه‌ای میشه
و قویترین انسان‌ها هم ممکنه ازش آسیب ببینن و توان دفاع رو از دست بدن …
November 24, 2025 at 7:26 PM
به گرفتاری‌هام اضافه شد!
همچنان شهرداری و الان هم سامانه‌ی میخک
گریه کنید مسلمون‌ها …
a cartoon of a hamster crying with tiktok written on the bottom right
ALT: a cartoon of a hamster crying with tiktok written on the bottom right
media.tenor.com
November 19, 2025 at 8:05 AM
خوب شد دیشب رو رفتم یه معاشرت با دوستام کردم !
حالا پاشم برم دنبال ماشین لباسشویی خریدن 😏
November 15, 2025 at 5:22 PM
امروز روز سختی بود. تو شهرداری ازم پرسیدن میخوای چی کار کنی، جوابم این بود که میخوام خودم رو از یه جای خیلی بلند بندازم پایین 😳😳😳
گفتن منظورم اینه که با پروژه میخوای چی کار کنی نه با خودت!
😶😶😶😵‍💫😵‍💫😵‍💫
November 15, 2025 at 1:42 AM
اخلاق درونی‌ام با خودم دو سه روزه خرابه!
اخلاق بیرونی: نیش تا بناگوش باز با ملت
November 13, 2025 at 9:03 PM
موتور ماشین لباسشویی که دو ساله نو خریداری شده در اثر استفاده‌ی زیاد و غیر استاندار مستاجر سوخته!
تعمیرکار آوردم موتور عوض کنه. دستمزد ساعتی میگیره. تا الان سه بار رفته پایین از ماشینش ابزار بیاره! خوب مرد همه رو با هم بیار بالا هی یه ربع یه ربع میری پایین میای بالا 😠
November 13, 2025 at 9:02 PM
امروز دلم خیلی برای مامانم تنگه، قشنگ هم میدونم چرا…
تا الان خودم رو‌‌ با کار مشغول نگه داشتم ، اما الان باید برم زیر اون پتویی که با تیکه لباسهاش برای خودم دوختم
November 12, 2025 at 11:42 PM
مامان عاشق این مجسمه‌ی سر کوچه بود، اونقدر که من عکس اصلی رو براش چاپ کرده بودم و رو شومینه‌ی خونه‌ش گذاشته بود🤍
هر بار از جلوش رد میشدیم به پسر بچه میگفت غصه نخوری ها، مامان هست و بابا هم زود برمیگرده !
Lest We Forget
November 11, 2025 at 6:53 PM
مرگ اصلا شاعرانه نیست!
مرگ اصلا زیبا نیست!
مرگ بیرحمه، ناشناخته‌ست، دردناکه، ویرانگره!

حالا هی بیاین با توت و گیلاس و شمع و شعر تلطیفش کنید!

نمیشه!
November 11, 2025 at 4:44 PM
شما چقدر به “هر چی سنگه، مال پای لنگه” اعتقاد دارید؟!
احساس می‌کنم از وضعیت سخت شده، سنگی پس از سنگ دیگری میوفته تو راهم …
قبلا همه‌چی خیلی روال بود
November 8, 2025 at 9:44 PM
وسط این همه گرفتاری باید با شوهر خواهرم سر ممدانی هم بحث بکنم!
مرد به تو‌چه اصلا 😡
November 8, 2025 at 6:30 AM
اینقدر این ۶ ماه گذشته رفتم شهرداری شهرمون که خانم اطلاعت فکر میکرد کارمند اونجام
ازم هفته‌ی پیش پرسید کدوم بخش کار میکنی!!!

و بله امروز دوباره برای بار میلیونی‌ام رفتم شهرداری
November 8, 2025 at 1:02 AM
داشتم فکر میکردم اگه من الان جای پ.ج بودم، چه مجرم بودم و چه نبودم در هر دو حالت، اول میزدم محکم تو دهن خواهرم که زر نزنه ‌
November 4, 2025 at 7:27 PM