یه سری سنگ از ما مونده توی اونا دنیا
یه سری سنگ از ما مونده توی اونا دنیا
ما آمدیم زیدبازی
ما آمدیم زیدبازی
اینقدر زمین گیر شده بود که حتی خودش نمیتونست و داییم میرفت موهای کیرشو میزد براش
اینقدر زمین گیر شده بود که حتی خودش نمیتونست و داییم میرفت موهای کیرشو میزد براش