عجب ماجرایی شده واقعا. یعنی تو هر قدم این مهاجرت گفتیم دیگه به اینجا رسیدیم و راحت شد ولی افتاد مشکلها.
عجب ماجرایی شده واقعا. یعنی تو هر قدم این مهاجرت گفتیم دیگه به اینجا رسیدیم و راحت شد ولی افتاد مشکلها.
توی دنیای موازی، نزدیک هم زندگی میکنیم و کلی چیزهای ریز و درشت روزمره رو باهم قسمت میکنیم. با همهی اینا، خیلی خوشحالم سالمیم، میتونیم سفر کنیم و هرچند کم، همدیگه رو ببینیم. دلم از دور و نزدیک بهش قرصه.
توی دنیای موازی، نزدیک هم زندگی میکنیم و کلی چیزهای ریز و درشت روزمره رو باهم قسمت میکنیم. با همهی اینا، خیلی خوشحالم سالمیم، میتونیم سفر کنیم و هرچند کم، همدیگه رو ببینیم. دلم از دور و نزدیک بهش قرصه.
واقعا جایی هست که همزمان اینقدر پر از امید باشه و اینقدر پر از درد و جدایی؟
واقعا جایی هست که همزمان اینقدر پر از امید باشه و اینقدر پر از درد و جدایی؟
میگم چه باحال و معلومه خیلی خوش گذشته، میگه: “آره، فلانیجون که اومد دنبالمون بریم تا کافههه، یهو زد کنار گفت شراب دستساز آوردم، بخوریم دور هم تو ماشین بعد بریم” واقعا سوشال لایف و ساپورت سیستم مامانم ۱۰/۱۰!
میگم چه باحال و معلومه خیلی خوش گذشته، میگه: “آره، فلانیجون که اومد دنبالمون بریم تا کافههه، یهو زد کنار گفت شراب دستساز آوردم، بخوریم دور هم تو ماشین بعد بریم” واقعا سوشال لایف و ساپورت سیستم مامانم ۱۰/۱۰!
واقعا من بزرگترین دشمن خودمم گاهی!
واقعا من بزرگترین دشمن خودمم گاهی!
شما چه هنرهایی دارین، برام هنر رو کامنت کنین (ادابازی زیرپوستی!!! اینفلوئنسرها برا اینترکشن گرفتن)
شما چه هنرهایی دارین، برام هنر رو کامنت کنین (ادابازی زیرپوستی!!! اینفلوئنسرها برا اینترکشن گرفتن)
بسکه صبح که با مامانبابا حرف میزدم، بابا که حسابی این دوستم رو دوست داره گفت: «اووووخی، آخه اون دیگه چه آبگوشتیه؟ طعم نداره!» اصرار و صداصرار: «براش از آبگوشت اصلی یه کم بیگوشت بذار کنار، حداقل یه کم مزه بگیره!»🤭
بسکه صبح که با مامانبابا حرف میزدم، بابا که حسابی این دوستم رو دوست داره گفت: «اووووخی، آخه اون دیگه چه آبگوشتیه؟ طعم نداره!» اصرار و صداصرار: «براش از آبگوشت اصلی یه کم بیگوشت بذار کنار، حداقل یه کم مزه بگیره!»🤭
واهای، واقعاً حوصله ندارم خدایا 😩
واهای، واقعاً حوصله ندارم خدایا 😩