سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است
#اخوان_ثالث
سرها در گریبان است
کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است
#اخوان_ثالث
June 30, 2025 at 11:31 AM
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است
#اخوان_ثالث
سرها در گریبان است
کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است
#اخوان_ثالث
May 15, 2025 at 1:27 PM
چگونه می‌خواهی حجم اندوهم را تخمین بزنم؟ اندوهم چون کودکی‌ست، که هر روز زیباتر میشود و بزرگ‌تر.
-نزار‌قبانی
#جَهانِ_مَن
-نزار‌قبانی
#جَهانِ_مَن
May 13, 2025 at 5:34 PM
چگونه می‌خواهی حجم اندوهم را تخمین بزنم؟ اندوهم چون کودکی‌ست، که هر روز زیباتر میشود و بزرگ‌تر.
-نزار‌قبانی
#جَهانِ_مَن
-نزار‌قبانی
#جَهانِ_مَن
تو همان ماده تاریکی هستی که گرانش نگاهت، کیهان وجودم را سرپا نگه می‌دارد؛ بی تو، جهانم از هم می‌پاشد.
#جَهانِ_مَن
#جَهانِ_مَن
May 11, 2025 at 9:32 AM
تو همان ماده تاریکی هستی که گرانش نگاهت، کیهان وجودم را سرپا نگه می‌دارد؛ بی تو، جهانم از هم می‌پاشد.
#جَهانِ_مَن
#جَهانِ_مَن
May 9, 2025 at 11:22 AM
انجا که سخن باز میماند موسیقی آغاز میشود...
April 17, 2025 at 12:28 PM
انجا که سخن باز میماند موسیقی آغاز میشود...
وقت آن شد که ز دل صبر به در آید صائب
تا چه رای آورد آن دلبر دانا روزی
صائب تبریزی
تا چه رای آورد آن دلبر دانا روزی
صائب تبریزی
April 17, 2025 at 12:18 PM
وقت آن شد که ز دل صبر به در آید صائب
تا چه رای آورد آن دلبر دانا روزی
صائب تبریزی
تا چه رای آورد آن دلبر دانا روزی
صائب تبریزی
Reposted by جهانِ مَن
زن وقتی از درد لبریز میشود،موهایش را از ته می‌زند،گویی گذشته را قیچی می‌کند. موها خاطرات را حمل می‌کنند،لمس‌ها،شکست‌ها،روزهای رفته.
این بریدن،عصیانی بی‌کلام است؛جنگی نه با کسی،بلکه با سنگینی آن‌چه بر دوشش مانده.با هر تارِ افتاده،انگار باری سبک‌تر میشود،گرچه درد هنوز در اعماق باقی است.
این بریدن،عصیانی بی‌کلام است؛جنگی نه با کسی،بلکه با سنگینی آن‌چه بر دوشش مانده.با هر تارِ افتاده،انگار باری سبک‌تر میشود،گرچه درد هنوز در اعماق باقی است.
March 17, 2025 at 8:28 PM
زن وقتی از درد لبریز میشود،موهایش را از ته می‌زند،گویی گذشته را قیچی می‌کند. موها خاطرات را حمل می‌کنند،لمس‌ها،شکست‌ها،روزهای رفته.
این بریدن،عصیانی بی‌کلام است؛جنگی نه با کسی،بلکه با سنگینی آن‌چه بر دوشش مانده.با هر تارِ افتاده،انگار باری سبک‌تر میشود،گرچه درد هنوز در اعماق باقی است.
این بریدن،عصیانی بی‌کلام است؛جنگی نه با کسی،بلکه با سنگینی آن‌چه بر دوشش مانده.با هر تارِ افتاده،انگار باری سبک‌تر میشود،گرچه درد هنوز در اعماق باقی است.
همه چیز نابود شده است، نخستین‌شان شعر،
سپس خواب، و بعد هم روز،
و بعد هرچه به‌جا مانده از روز،
و آن‌ها که متعلق‌اند به شب.
آن‌گاه که دیگر
چیزی برای نابود شدن نماند،
چیزهای بیشتری نابود شدند، و باز هم بیشتر
#اینگه_بورگ_باخمن
#جَهانِ_مَن
سپس خواب، و بعد هم روز،
و بعد هرچه به‌جا مانده از روز،
و آن‌ها که متعلق‌اند به شب.
آن‌گاه که دیگر
چیزی برای نابود شدن نماند،
چیزهای بیشتری نابود شدند، و باز هم بیشتر
#اینگه_بورگ_باخمن
#جَهانِ_مَن
March 17, 2025 at 6:39 PM
همه چیز نابود شده است، نخستین‌شان شعر،
سپس خواب، و بعد هم روز،
و بعد هرچه به‌جا مانده از روز،
و آن‌ها که متعلق‌اند به شب.
آن‌گاه که دیگر
چیزی برای نابود شدن نماند،
چیزهای بیشتری نابود شدند، و باز هم بیشتر
#اینگه_بورگ_باخمن
#جَهانِ_مَن
سپس خواب، و بعد هم روز،
و بعد هرچه به‌جا مانده از روز،
و آن‌ها که متعلق‌اند به شب.
آن‌گاه که دیگر
چیزی برای نابود شدن نماند،
چیزهای بیشتری نابود شدند، و باز هم بیشتر
#اینگه_بورگ_باخمن
#جَهانِ_مَن
بر بحرِ خروشان دلِ ما را صفاست
این زورقِ کوچک همه جامِ بقاست
در سینهٔ دریا چو ره می‌سپرم
بر وسعتِ گیتی نگاهی رواست
#جَهانِ_مَن
این زورقِ کوچک همه جامِ بقاست
در سینهٔ دریا چو ره می‌سپرم
بر وسعتِ گیتی نگاهی رواست
#جَهانِ_مَن
February 28, 2025 at 9:03 AM
بر بحرِ خروشان دلِ ما را صفاست
این زورقِ کوچک همه جامِ بقاست
در سینهٔ دریا چو ره می‌سپرم
بر وسعتِ گیتی نگاهی رواست
#جَهانِ_مَن
این زورقِ کوچک همه جامِ بقاست
در سینهٔ دریا چو ره می‌سپرم
بر وسعتِ گیتی نگاهی رواست
#جَهانِ_مَن
"Sur mes cahiers d’écolier
Sur mon pupitre et les arbres
Sur le sable sur la neige
J’écris ton nom"
"بر دفترهای مدرسه‌ام
بر میز و بر درختان
بر شن‌ها و برف‌ها
نامت را می‌نویسم"
#PaulÉluard
#جَهانِ_مَن
Sur mon pupitre et les arbres
Sur le sable sur la neige
J’écris ton nom"
"بر دفترهای مدرسه‌ام
بر میز و بر درختان
بر شن‌ها و برف‌ها
نامت را می‌نویسم"
#PaulÉluard
#جَهانِ_مَن
February 26, 2025 at 10:09 AM
"Sur mes cahiers d’écolier
Sur mon pupitre et les arbres
Sur le sable sur la neige
J’écris ton nom"
"بر دفترهای مدرسه‌ام
بر میز و بر درختان
بر شن‌ها و برف‌ها
نامت را می‌نویسم"
#PaulÉluard
#جَهانِ_مَن
Sur mon pupitre et les arbres
Sur le sable sur la neige
J’écris ton nom"
"بر دفترهای مدرسه‌ام
بر میز و بر درختان
بر شن‌ها و برف‌ها
نامت را می‌نویسم"
#PaulÉluard
#جَهانِ_مَن
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که
لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
#سهراب_سپهری
#جَهانِ_مَن
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که
لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
#سهراب_سپهری
#جَهانِ_مَن
February 3, 2025 at 1:28 PM
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که
لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
#سهراب_سپهری
#جَهانِ_مَن
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که
لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
#سهراب_سپهری
#جَهانِ_مَن
عاقبت
همه‌ي ما
زير اين خاک
آرام خواهيم گرفت
ما
که روي آن
دمي به همديگر
مجال آرامش نداديم
#آنا_آخماتووا
#جَهانِ_مَن
همه‌ي ما
زير اين خاک
آرام خواهيم گرفت
ما
که روي آن
دمي به همديگر
مجال آرامش نداديم
#آنا_آخماتووا
#جَهانِ_مَن
February 1, 2025 at 8:11 AM
عاقبت
همه‌ي ما
زير اين خاک
آرام خواهيم گرفت
ما
که روي آن
دمي به همديگر
مجال آرامش نداديم
#آنا_آخماتووا
#جَهانِ_مَن
همه‌ي ما
زير اين خاک
آرام خواهيم گرفت
ما
که روي آن
دمي به همديگر
مجال آرامش نداديم
#آنا_آخماتووا
#جَهانِ_مَن
«زندگی به هیچ‌وجه بی‌معنی نیست.
ما خودمان باید به آن معنا بدهیم،
وگرنه در میان تاریکی گم می‌شویم.»
#کامو
#جَهانِ_مَن
January 28, 2025 at 9:00 AM
«زندگی به هیچ‌وجه بی‌معنی نیست.
ما خودمان باید به آن معنا بدهیم،
وگرنه در میان تاریکی گم می‌شویم.»
#کامو
#جَهانِ_مَن
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
#خیام
#جَهانِ_مَن
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
#خیام
#جَهانِ_مَن
January 26, 2025 at 2:58 PM
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
#خیام
#جَهانِ_مَن
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
#خیام
#جَهانِ_مَن
January 25, 2025 at 8:14 PM
تلاش برای نور همچون جستجوی بی‌پایان در دل تاریکی است که هر گام، مرا بیشتر به حفره‌ای عمیق‌تر می‌برد. ترس دارم که در پایان، این راه بی‌ثمر بوده و در برابر سیاهی تسلیم شوم.
#جَهانِ_مَن
#جَهانِ_مَن
January 24, 2025 at 6:07 AM
تلاش برای نور همچون جستجوی بی‌پایان در دل تاریکی است که هر گام، مرا بیشتر به حفره‌ای عمیق‌تر می‌برد. ترس دارم که در پایان، این راه بی‌ثمر بوده و در برابر سیاهی تسلیم شوم.
#جَهانِ_مَن
#جَهانِ_مَن
January 23, 2025 at 9:36 PM
January 22, 2025 at 10:39 PM
میان طوفان درد که چون سایه‌ای سنگین بر وجودم گسترده بود،گام نهادم.در تاریکی سرگردان،که هرگام چون باری جان‌فرسا بردوشم می‌نهاد.اکنون،از دل همان سیاهی،نوری برخاسته ومرا تسخیر می‌کند،باچشمانی که به تیرگی عادت کرده،عظمت کوچک‌ترین لذت رادرمیابم،ازآن سرشار شوم،گویی هرلحظه نور،پاسخ به هزاران زمستان بی‌پایان است.
January 21, 2025 at 10:31 AM
میان طوفان درد که چون سایه‌ای سنگین بر وجودم گسترده بود،گام نهادم.در تاریکی سرگردان،که هرگام چون باری جان‌فرسا بردوشم می‌نهاد.اکنون،از دل همان سیاهی،نوری برخاسته ومرا تسخیر می‌کند،باچشمانی که به تیرگی عادت کرده،عظمت کوچک‌ترین لذت رادرمیابم،ازآن سرشار شوم،گویی هرلحظه نور،پاسخ به هزاران زمستان بی‌پایان است.
January 20, 2025 at 3:36 PM
بر کوزه‌گری پریر کردم گذری،
از خاک همی‌نمود هر دَم هنری؛
من دیدم اگر ندید هر بی‌بصری،
خاک پدرم در کف هر کوزه‌گری.
#خیام
#جَهانِ_مَن
از خاک همی‌نمود هر دَم هنری؛
من دیدم اگر ندید هر بی‌بصری،
خاک پدرم در کف هر کوزه‌گری.
#خیام
#جَهانِ_مَن
January 18, 2025 at 3:22 PM
بر کوزه‌گری پریر کردم گذری،
از خاک همی‌نمود هر دَم هنری؛
من دیدم اگر ندید هر بی‌بصری،
خاک پدرم در کف هر کوزه‌گری.
#خیام
#جَهانِ_مَن
از خاک همی‌نمود هر دَم هنری؛
من دیدم اگر ندید هر بی‌بصری،
خاک پدرم در کف هر کوزه‌گری.
#خیام
#جَهانِ_مَن
January 17, 2025 at 6:43 PM
زمان در می‌چکد به پژمردگی
چو شمعی همه سوخته
و کوه‌ها و درختزار‌ها
ز آهنگ روزی در آزردگی، ز آهنگ روزی در آزردگی
زدردی که آمد به دل دوخته
ز شوریده گشتن به گه گاه بیزارها
فتادست ز پا او ز افسردگی
#ویلیام_باتلر
#جَهانِ_مَن
چو شمعی همه سوخته
و کوه‌ها و درختزار‌ها
ز آهنگ روزی در آزردگی، ز آهنگ روزی در آزردگی
زدردی که آمد به دل دوخته
ز شوریده گشتن به گه گاه بیزارها
فتادست ز پا او ز افسردگی
#ویلیام_باتلر
#جَهانِ_مَن
January 14, 2025 at 9:05 PM
زمان در می‌چکد به پژمردگی
چو شمعی همه سوخته
و کوه‌ها و درختزار‌ها
ز آهنگ روزی در آزردگی، ز آهنگ روزی در آزردگی
زدردی که آمد به دل دوخته
ز شوریده گشتن به گه گاه بیزارها
فتادست ز پا او ز افسردگی
#ویلیام_باتلر
#جَهانِ_مَن
چو شمعی همه سوخته
و کوه‌ها و درختزار‌ها
ز آهنگ روزی در آزردگی، ز آهنگ روزی در آزردگی
زدردی که آمد به دل دوخته
ز شوریده گشتن به گه گاه بیزارها
فتادست ز پا او ز افسردگی
#ویلیام_باتلر
#جَهانِ_مَن
اگر قرار بود
هر سقفى فرو بریزد
آسمان باید
خیلى وقت پیش فرو می‌ریخت
اگر قرار بود
باد نایستد
ما که همه بر باد شده بودیم
نگران هیچ چیز نباش
تو هنوز زیبایى
و من هنوز مى‌توانم شعر بنویسم
#رسول_یونان
#جَهانِ_مَن
هر سقفى فرو بریزد
آسمان باید
خیلى وقت پیش فرو می‌ریخت
اگر قرار بود
باد نایستد
ما که همه بر باد شده بودیم
نگران هیچ چیز نباش
تو هنوز زیبایى
و من هنوز مى‌توانم شعر بنویسم
#رسول_یونان
#جَهانِ_مَن
January 14, 2025 at 1:03 AM
اگر قرار بود
هر سقفى فرو بریزد
آسمان باید
خیلى وقت پیش فرو می‌ریخت
اگر قرار بود
باد نایستد
ما که همه بر باد شده بودیم
نگران هیچ چیز نباش
تو هنوز زیبایى
و من هنوز مى‌توانم شعر بنویسم
#رسول_یونان
#جَهانِ_مَن
هر سقفى فرو بریزد
آسمان باید
خیلى وقت پیش فرو می‌ریخت
اگر قرار بود
باد نایستد
ما که همه بر باد شده بودیم
نگران هیچ چیز نباش
تو هنوز زیبایى
و من هنوز مى‌توانم شعر بنویسم
#رسول_یونان
#جَهانِ_مَن