چون رود بگذر از همه سنگ ریزهها
دلِ ساده دلِ بی اراده، از خودی خوردی
دلِ ساده دلِ بی اراده، از خودی خوردی
مجبور می کنند بگویم که بهترم
مجبور می کنند بگویم که بهترم
مردهام، دارم خوراکِ جانورها میشوم
…
عاقبت یک روز با طرزِ عجیب و تازهای
میکُشم خود را و سرفصلِ خبرها میشوم!
مردهام، دارم خوراکِ جانورها میشوم
…
عاقبت یک روز با طرزِ عجیب و تازهای
میکُشم خود را و سرفصلِ خبرها میشوم!
بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد…
بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد…