اسكارلت اوهارا
banner
esicarlet.bsky.social
اسكارلت اوهارا
@esicarlet.bsky.social
كاربري فاقد اعصاب و ادب
بسيار بلاك كننده!
« اره من درو بستم
ولی خودمم پشت اون در نشستم و گریه کردم
چون امیدی به ادم پشت اون در نداشتم»
December 22, 2025 at 6:26 PM
من زنده ميمونم
سعيمو ميكنم…!
December 22, 2025 at 6:06 AM
«چه‌طور كسی می‌تواند ناگهان وسط خيابان بايستد و از خود بپرسد: اين آيا سرنوشت من است؟»
December 21, 2025 at 3:54 PM
افسوس که تمام روابط انسانی
نیاز به نوعی نقاب دارد
و تنهایی آخرین گریزگاه انسان‌های صادق است.

از کتاب بوف‌ کور
به قلم صادق هدایت
December 20, 2025 at 8:12 AM
دوستت داشتم كه تنهامو باز
به تنهايي تو فكر ميكنم
December 18, 2025 at 9:31 AM
We dont talk any more
Like we used to do…!
December 17, 2025 at 5:12 PM
حالا راه تو دوره
دل من چه صبوره
كاشكه بودي و ميديدي
زندگيم چه سوت و كوره…!
December 17, 2025 at 9:41 AM
دلم برات خيلي تنگ شده عزيز دلم
ولي من ديگه از دلتنگي اذيت نميشم
اينم ميگذرونم يه جوري
برات كلي ارزوهاي خوب دارم و حيف كه فرصتي نداشتم بگم كه چقدر دوستت دارم🥺❤️
December 17, 2025 at 7:39 AM
ميسپارمت به خاطراتم
حالا كه مال من نميشي
December 17, 2025 at 7:18 AM
اگر زنده ماندم و یک روزی باهم در یک خانه چای خوردیم ، برایت تعریف می‌کنم که این روزها چقدر سخت و دیر و دور گذشت!
December 14, 2025 at 6:47 AM
هر وقت سعی میکنم لبخند بزنم
احساس میکنم به آنچه در درونم است
خیانت میکنم....
December 7, 2025 at 5:49 AM
خيلي دوست دارم تورو ارزو كنم ولي خب ديگه ياد گرفتم چيزي زوري نميشه بايد خودش پيش بياد
November 28, 2025 at 5:50 PM
هنوز برايت مينويسم ، درست شبيه كودكى نابينا…
كه هر روز براى ماهى مرده اش غذا مى ريزد!
November 20, 2025 at 9:58 AM
كاش يه بار واسه ما ميشد ببينيم چه مزه اي داره
November 4, 2025 at 10:32 AM
خسته از هر چه كه بود
خسته از هر چه كه هست
October 29, 2025 at 7:37 AM
نبودن هیچکس سخت نیست. فراموش کردن یک «بودن»، سخت است …
October 20, 2025 at 1:43 PM
حس عجیبی‌ست، اینکه نگاهت به هرچه بیفتد، دلت برای او تنگ شود. گویی دنیا بدون حضورش خالی و بی‌معناست. حس عجیبی‌ست، اینکه در میان همه‌ی صداها، صدای او را می‌جویی، و در میان تمام آدم‌ها، تنها به دنبال نگاه او می‌گردی …
September 29, 2025 at 10:54 AM
دلم برای تو تنگ است
و این را نمی توانم بگویم
مثل باد که از پشتِ پنجره ات می گذرد
و یا درخت ها که خاموش اند
سرنوشتِ عشق گاهی سکوت است...
September 22, 2025 at 7:18 AM
تو خانه‌ام بودی عزیزِ من
و من از دست دادمت؛
و کسی که وطن ندارد،
در تمام جنگ‌ها گلوله می‌خورد.
September 19, 2025 at 1:36 PM
دلتنگم برای دیدنت. یک غروب پاییزی، یک فنجان چای، یک دنیا حرف نگفته. منتظرت می‌مانم …
September 15, 2025 at 1:30 PM
هنوز آن شب که گفتی دوستم داری را به یاد دارم. هیچوقت به اندازه‌ی آن شب، زندگی را دوست نداشتم …
September 1, 2025 at 9:06 AM
«چه‌طور كسی می‌تواند ناگهان وسط خيابان بايستد و از خود بپرسد: اين آيا سرنوشت من است؟»
August 30, 2025 at 5:16 PM
در من آنکه ماند تویی، آنکه رفت من …
August 19, 2025 at 3:46 AM
اخرين روز ٢٩ سالگي مثه همه روزاي قبل ترش مزخرفه…خيلي سعي كردم اينطوري نشه و به اينجا نرسم ولي شد…مثه بقيه روزاي اين زندگي تو تنهايي و روزمرگياي مسخره ي زندگي داره ميگذره
August 12, 2025 at 5:29 AM
می‌گویند قلبت در هر حالی که باشد، چهره‌ات هم به همان حال در می‌آید. چه بگویم؟ خودت آشفتگی موهایم را، لبخند پریشانم را، و سرگردانی چشمانم را ببین. حس و حال پرنده‌ای کوچک و نحیف را دارم که از کوچ خسته شده، و دلش اندکی آرامش میخواهد. حالا فرقی ندارد کجا. یک رویا، آسمان، شاید یک آغوش …
July 20, 2025 at 6:02 AM