احمدپایمرد
banner
ahmadpaymard.bsky.social
احمدپایمرد
@ahmadpaymard.bsky.social
دل،
از دست رفت،
جغد در کاشانه‌ی جان،
ویران من.
#احمدپایمرد
#کلبه_گل_سرخ
#یکی_مثل_شما
لطفاکپی با#.ممنون
Pinned
من خواب دیده ام که تو می آیی
وبا آوازی سکر آور
به من که می رسی به روح آشفته ام پیوند می زنی
شور و اشتیاق را
شب را
بوسه را
التهاب را .
#احمدپایمرد
#یکی_مثل_شما
روبه راهم,
اما کسی از کوچه شهریوری ام خواب نخواست
#احمدپایمرد
September 9, 2025 at 2:28 AM
من،
هک‌شده در نئون،با پیکسل‌های بی‌خواب،
در بستر سردِ صفحه‌ها گم گشته،بی‌تاب.
چشمان من روشن از برقِ بی‌معنایِ نور،
انگار در زندانِ این شهرِ مجازی،مسحور.
تو،
گرفتار یه چت،با استیکرهای بی‌جواب،در حسرتِ یک واژه‌ی پنهان،
غرقِ خواب.انگار سکوتی سنگین در صفحه‌ها جاری‌ست،
این ارتباطِ تهی،
پر از معنایِ واهی ست.
#احمدپایمرد
August 15, 2025 at 3:09 PM
طوفان می‌آید،
منطق دیروز،لنگر،
کشتی غرق شد.
#احمدپایمرد
August 15, 2025 at 4:22 AM
پیکسل‌های دعا،در ساحلِ گلیچ.
معبدِ رندوم،با موج‌های اعتراف.
خرچنگ‌های کد،در غروبِ 404،
رستگاریِ تکه تکه.
#احمدپایمرد
August 14, 2025 at 3:26 PM
شب پرده‌ای سیاه بردلم کشید،
دلتنگ تو بودم،اما جز خیالت،هیچ‌چیز
در آغوشم نلغزید.
سایه‌ات روی دیوارهای ترک‌خورده‌ی ذهنم رقصید،
و من،با انگشتان سرد،
هوای نبودنت را لمس کردم.
ستاره‌ها خاموش،و ماه، خجالت‌زده ازاین همه تنهایی.
دلم یک گوشه کزکرد،
و اشک،
تنها مهمان این شب شد.
#احمدپایمرد
#پنجشنبه_بی_او
August 14, 2025 at 1:58 PM
نقش تو بر آب ،
در باد گم می‌شود،
و من هنوز تویی.
#احمدپایمرد
August 14, 2025 at 1:40 PM
ما،
در دو سوی یک تنهاییِ واحد ایستاده‌ایم.
یکی با کفش‌هایش،
دیگری با نفس‌هایش...
و هر دو،
به نبودن هم عادت می‌کنیم.
این تلخ‌ترین پیروزی‌ست.
#احمدپایمرد
August 11, 2025 at 1:03 PM
دل چون حروف راز،
خونین نوشت غم.
اشک،
واژه‌خوانِ این دفترِ بی‌کلام شد.
#احمدپایمرد
August 11, 2025 at 3:30 AM
اتاقی در من که دیوارهاش،
از صدایِ توست.
هر صبح،
در می‌شکنند.
#احمدپایمرد
August 11, 2025 at 2:50 AM
دریا،
تو را چه شد که موجت در ساحل شکست
و در ژرفای نگاهت،
خدا هم گریه کرد.
#احمدپایمرد
August 10, 2025 at 3:47 PM
@pashmackz.bsky.social
دو اندام،
یک سایه،
یک جان.
فضایشان نفس
#احمدپایمرد
🙏
August 10, 2025 at 9:15 AM
باد،
آهسته پرده را می‌لرزاند.
انگار کسی می‌خواهد چیزی بگوید.
اما،
فقط سکوت است که در فنجان ته‌نشین شده.
#احمدپایمرد
August 10, 2025 at 3:41 AM
درونم سکوت،
اما فریاد،
دردی که با آن سنگین‌تر می‌شدم.
#احمدپایمرد
August 8, 2025 at 3:27 AM
این سینه جز درد تو،
چیزی رو قاب نکرد.
#احمدپایمرد
August 7, 2025 at 2:55 PM
ریل ها دور شد،
خاک،
چمدانی که بست
مرگِ یک لحظه.
#احمدپایمرد
August 6, 2025 at 4:48 AM
اینجا،
پایانِ روشنِ نگاهِ توست.
من، تصویری که در مه گم شد،
خیره به سکوتِ شبِ بی‌فردایش.
#احمدپایمرد
July 30, 2025 at 4:57 PM
ایستگاه،
زیر خاکستر باران خوابید.
غریبه‌ای،
با چشمان سوخته، مرا جا گذاشت.
#احمدپایمرد
July 30, 2025 at 4:45 PM
خالی‌ام،اما سنگین
هر نفس،
باری از هیچ بر دوشم می‌نهد
#احمدپایمرد
July 30, 2025 at 8:32 AM
گرم شد دیدهِ ستاره به خواب.
در امواج مهتاب.
و در این حس بی‌تاب،
خیالت دور
لبت سراب.
#احمدپایمرد
July 30, 2025 at 5:04 AM
نیمکت،
انتظار را حک کرد،
بی‌کران،
غم
#احمدپایمرد
July 28, 2025 at 7:42 AM
چراغ،
سایه‌ی مسافر خورد،
ایستگاه،
زمان را به خاک سپرد.
#احمدپایمرد
July 28, 2025 at 7:34 AM
بال خفاش می‌خورد،
برکه‌ای که ماه را نوشید.
#احمدپایمرد
July 28, 2025 at 7:23 AM
بیاتو دم در بده.
😅
July 24, 2025 at 4:04 AM
July 24, 2025 at 3:59 AM
July 24, 2025 at 3:55 AM