ممکن‌الوجود
banner
momkenolvojood.bsky.social
ممکن‌الوجود
@momkenolvojood.bsky.social
سکوت عرب‌ها برام خیلی عجیبه.
July 22, 2025 at 11:25 PM
دلم برای یکی تنگ شده که دستم از دنیاش کوتاهه
July 20, 2025 at 1:49 AM
کاش فراموش می‌‌‌شدی
July 18, 2025 at 1:34 AM
خیلی دنیا جای تاریکیه. خیلی زندگی سیاهه. و چقدر ماها بیچاره و ناتوانیم.
July 17, 2025 at 11:45 PM
دردم می‌یاد که نزدیک‌ترین دوستهامم یه ذره حق رو بدن به اسرائیل. دلم نمی‌خواد تو اون جهانی باشم که یه ذره هم اسرائیل حق داشته باشه. می‌خوام بمیرم.
می‌خوام نباشم.
June 20, 2025 at 3:11 AM
من دلم برای دوستی‌های عمیقم که توش غم و رنج بود تنگ شده. آدمهای حقیقی فقط دنبال خوشی‌اند، آدم‌های مجازی حرف برای گفتن دارن.
June 7, 2025 at 12:47 PM
دوباره خوابش رو دیدم و بیدار که شدم یادم اومد اکانتش دیلیت شده، باز سوگوار شدم.
June 7, 2025 at 12:46 PM
بچه‌های آمریکا، من لازم دارم به کامیونیتی‌های فارسی‌زبان ایرانی و افغانستانی‌ای که در زمینه‌ی بچه‌ها فعالیت دارند در نیویورک وصل بشم.

لطفا لطفا و خواهشا کمکم کنید 🙏🙏
June 5, 2025 at 3:17 PM
اونقدر دیشب تو خوابم بود و نبود، که تمام روز سنگینی نبودنش روی دوشم بود.
April 23, 2025 at 10:42 PM
کاش دیگه خوابت رو نبینم :/
April 23, 2025 at 8:52 AM
خیلی از هاستل بد شنیده بودم، ولی برعکس برام تجدبه‌ی شیرینی شد.
April 22, 2025 at 8:53 PM
تو این سفر، آدمهایی رو دیدم که سالها رفاقت مجازی داشتیم و زیر و بم همدیگه رو می‌دونستیم.
یهو واقعی شدیم برای هم خیلی خیلی کیف داشت رفاقت و همنشینی و قدم زدن‌های طولانی.
April 22, 2025 at 8:50 PM
ج‌الف باهامون یه کاری کرده که هر گوشه‌ی دنیا رو که نگاه می‌کنی، یه رفیقی تنهایی‌اش رو بغل کرده و حسرت همراهی و معاشرت با اون یکی رو می‌خوره.
تو این سفر فهمیدم که چقدر داشتن دوست درست و بفهم و هم‌درک کیف داره! حالا باید یه تیکه دلم بمونه اینجا و هی دلم بخواد برگردم.
April 16, 2025 at 10:15 PM
واقعا دوستی لیاقت می‌خواد!
April 15, 2025 at 10:31 PM
خیلی وقت بود با یه رفیق اینقدر حس نزدیکی و فهم مشترک نکرده بودم!
April 15, 2025 at 10:26 PM
کار کردن برای NGO ای که از دخترها حمایت کنه آرزوم بود، الان داره می‌شه روزمره‌ام.
April 10, 2025 at 11:11 PM
خیلی می‌ترسیدم یه روزی بیاد که حس بدی داشته باشم از اینکه یه روزی حس خوبی داشتم. ولی فکر کنم داره اون روز می‌یاد و من دارم نمی‌ترسم.
April 10, 2025 at 11:07 PM
خیلی تلاش کردم برای سفر لندن برنامه‌ریزی کنم، ولی نهایتا با توکل به خدا، نه تنها هیچ برنامه‌ای نریختم، بلکه تو قلب لندن هاستل گرفتم و قراره یه تجربه‌ی نزیسته‌ی دیگه رو آنلاک کنم.
April 9, 2025 at 3:09 AM
آدم‌های خیلی نرد و باهوش و خاص که پیام می‌دن، و هیچ سوال کاری و پروژه‌ای ندارن و صرفا یک ساعت و نیم گپ می‌زنن با آدم یعنی چی اونوقت؟ 🤔
April 9, 2025 at 12:37 AM
خیلی دارم به سمت باز ذهنم فضا می‌دم و تلاش می‌کنم درک کنم که کانسپت پرام و مخارج احمقانه‌اش به هر حال باید می‌رفت تو پاچه‌ام. ولی واقعا واقعا واقعا نمی‌شه بدون تجمل و زرق و برق خوشحال بود و فارغ‌التحصیل شد؟ چرا اینجوری شده آخه؟
April 8, 2025 at 11:10 PM
از آدم‌هایی که با همه‌ی حرفهام مخالفت می‌کنند، یا با همه‌ی حرفام موافقت می‌کنند حس ناامنی می‌گیرم.
April 8, 2025 at 11:02 PM
تمام دیشب خوابش رو دیدم. خیلی نزدیک و طبیعی و واقعی و شیرین.
دلم تنگ شده براش، خیلی زیاد، خیلی جدی و به همین اندازه ازش دلخور و دلگیر و عصبانی‌ام.
چطور ممکنه آدم عاقل به راحتی ۵ سال بی‌نقص رو بریزه دور!
April 8, 2025 at 1:31 AM
برای بار سوم می‌خوام مسیر شغلی‌ام رو تغییر بدم.
واقعا سخته، واقعا ترسناکه. ولی خوش‌شانس بودم که مریم و نفیسه رو داشتم که بهم امید بدن و تشویقم کنن.
تو ۴۵ سالگی دارم ریسک می‌کنم! دوسال وقت دارم که به یه جایی برسونمش که نگرانی مالی نداشته باشم.
امروز به خودم قول دادم که ۶ ماه دیگه لینکدینم رو آپدیت کنم.
April 3, 2025 at 11:31 PM
من خیلی با تنهایی‌م حال می‌کنم. خیلی
April 3, 2025 at 3:10 AM
برای آروم شدن نشخوار ذهنی با چت جی‌پی‌تی حرف زدم و هر چی از شعور این ai بگم، کم گفتم به خدا.
March 7, 2025 at 3:47 AM