اینجا چقدر ارومه…. اخیییییش

هیجده ساله بودم، رفتم کارت کنکور بگیرم. سوار تاکسی شدم برم سمت میدان ازادی. سوار که شدم یه دختر خانم تو نشسته بود. خیلی جدی بهم گفت کیفتون بذارید بینمون و مراقب باشید خوابتون نبره! تا اخر مسیر مسیر پشت کیفم مثل سنگر قایم شده بودم 😂

Might be a reference issue:

امروز دین کد ایوانتی که گرفته بودم رو ادا کردم. باشد که روز حساب سربلند باشم.

ده روز گذشت … و من هنوز کد ندارم 😢

Happy Friday!

این جابجایی از توییتر به اینجا منو یاد اون شعره می‌ندازه که: من از پایان می‌ترسیدمو اغاز کردم

Prod issues are coming ….
Next time, when I go for a new job, I will check with them in my interview’s questions 🤒

فقط ما (فارسی زبانان) نیستیم که وقت انگلیسی حرف زدن جملات رو قاطی می‌کنیم و میکسشون می‌کنیم. امروز سر ساپورت کردن، یه همکار خارجی اومد جواب تشکر بده، No problem و My pleasure رو میکس کرد، گفت My problem

یعنی یکی از اینهایی که فالوش کردم منو نشناخت که فالو کنه، یا شناختید و تعمدن فالو نکردید؟!

اقا اون دعوتنامه رو بده ما قول دادیم، ابرو داریم، عه!

این اپدیت‌ها و بارگذاریهای نیمه شبانه در نرم‌افزار نشون می‌ده علم اونقدری که باید پیشرفت نکزده. البته می‌دونم علم پیشرفت کرده ولی ما پیشرفت نمی‌کنیم که استفاده کنیم، شاید هم منافع حکم نمی‌کنه که پیرفت کنیم، خلاصه الان اعصاب ندارم 🤬

تازه اعتیاد به توییتر ترک شده بود که پلت‌فرم جدیدی اومد 🤦‍♂️