نمی‌دونم چطور بگم، خیلی غیرزمینی به نظرم میاد پسره. یعنی مثلن یه جای یه آهنگش می‌گه سکس نمچیچی، و من قشنگ هر دفعه جا می‌خورم که وا یعنی تو هم می‌دونی سکس چیه؟ :)) انگار مثلن مجسمه‌ای الهه‌ای چیزی باشه در ذهنم.
بامزه ست که کله‌م از انسان‌های رندوم تصویرهای رندوم می‌سازه.

همه‌ش تو دلم با اون «ح» غلیظ عربی‌ش می‌گم «حبیبی» و ذوق می‌کنم.

ما (من و خواهرم) می‌گیم مسخرگی، جامع و شامل و والدین‌فرندلی :)))

ببخشید خیلی بی‌ربطه ولی من تازگی دیدم سارااسنوک یه مینی‌سریال بازی کرده به اسم all her fault که می‌گن خیلی جالبه. گفتم به عشاق خانوم اطلاع بدم :))

این از نظر منعطف بودن برنامه‌ش و هزارتا فاکتور قابل تغییر داشتنش خوبه ولی یه وقتایی flowی بین حرکاتش عجیبه. یه جورایی معلومه با هوش مصنوعی سرهم شده. خوبه ها ولی یه حالیه، نمی‌دونم چطور بگم.
من هنوز یوگا با داف‌های یوتیوبی رو ترجیح می‌دم.

🫂

این‌جاهاست که آدم می‌بینه چقد سلیقه‌ها فرق داره 🚬

وای نه ترخدا. من جدی حالم بد می‌شه می‌شنوم/می‌خونمش. :)) متاسفانه هیچ فیلم/موسیقی/کتاب/... موردعلاقه‌ای‌م هم آلمانی نیست که ترغیبم کنه به برخورد بیشتر با این زبون.

🫂🫂💛

قبلن هر وقت دلت آدم می‌خواست لااقل ده نفر در عرض سه ثانیه به ذهنت می‌رسیدن که تلفن می‌کردی ببینی کی دم دست ه. قبلن‌تر که کافی بود فقط چشم بچرخونی که ببینی‌شون؛ تلفنم نه حتا.
حالا ده دقیقه خوب فکر کن ببین بالای دو نفر پیدا می‌کنی یا نه. این که تو برنامه‌های شلوغشون و انرژی ته‌کشیده‌شون جا می‌شی یا نه پیشکش.

خیلی باحال شده؛ منم چندبار جوراب بافتم ولی از یه دونه میل گرد (از اینا که دوتا میل با یه رشته پلاستیک به هم وصلن) استفاده کردم فقط که فکر کنم راحت‌تره یه مقدار.

:***

وای انقد از اطفال فسقلی‌ای که لبخندشون گل‌وگشاده خوشم میاد 🥺